قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۳۴ و ۳۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅مخبتان را بشارت
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۳۶ الی ۳۸ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ❓قربانى براى چیست؟ باز در آیات مورد بحث، سخن از مراسم حج، شعائر الهى و مسأله قربانى است، نخست مى گوید: شترهاى چاق و فربه را براى شما از شعائر الهى قرار دادیم (وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ). آنها از یکسو، به شما تعلق دارند، و از سوى دیگر، از شعائر و نشانه هاى خداوند در این عبادت بزرگ هستند; چرا که قربانى حج یکى از مظاهر روشن این عبادت است که به فلسفه آن سابقاً اشاره کرده ایم. بُدْن جمع بدنة به معنى شتر بزرگ و چاق و گوشت دار است. و از آنجا که چنین حیوانى براى مراسم قربانى، اطعام فقرا و نیازمندان مناسب تر است مخصوصاً روى آن تکیه شده، و گرنه مى دانیم چاق بودن حیوان قربانى از شرائط الزامى نیست. همین مقدار کافى است که لاغر نبوده باشد. آن گاه اضافه مى کند: براى شما در چنین حیواناتى خیر و برکت است (لَکُمْ فِیها خَیْرٌ). از یکسو از گوشت آنها استفاده مى کنید و دیگران را اطعام مى نمائید و از سوى دیگر، به خاطر این ایثار، گذشت و عبادت پروردگار، از نتائج معنوى آن بهره مند خواهید شد و به پیشگاه او تقرب مى جوئید. سپس کیفیت قربانى کردن را در یک جمله کوتاه چنین بیان مى کند: نام خدا را به هنگام قربانى کردن آنها در حالى که به صف ایستاده اند ببرید (فَاذْکُرُوا اسْمَ اللّهِ عَلَیْها صَوافَّ). بدون شک، ذکر نام خدا به هنگام ذبح حیوانات، یا نحر کردن شتر، کیفیت خاصى ندارد و هر گونه نام خدا را ببرند کافى است، چنان که ظاهر آیه همان است ولى، در بعضى از روایات ذکر مخصوصى در اینجا ذکر شده که در واقع بیان فرد کامل است، مفسران از ابن عباس آن را نقل کرده اند: اَللّهُ أَکْبَرُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ أَکْبَرُ، أَللّهُمَّ مِنْکَ وَ لَکَ .(۱) اما در روایتى از امام صادق(علیه السلام) جمله هاى رساترى نقل شده است فرمود: هنگامى که قربانى را خریدى آن را رو به قبله کن و به هنگام ذبح یا نحر بگو: وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَوَاتِ وَ الأَرْضَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیَایَ وَ مَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ لا شَرِیکَ لَهُ وَ بِذَلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ، اللَّهُمَّ مِنْکَ وَ لَکَ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللّهِ وَ اللّهُ أَکْبَرُ، أَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّى .(۲) واژه صوّاف جمع صافّه به معنى صف کشیده است و به طورى که در روایات وارد شده، منظور این است که: دو دست شتر قربانى را از مچ تا زانو در حالى که ایستاده باشد، با هم ببندند تا به هنگام نحر زیاد تکان به خود ندهد و فرار نکند. طبیعى است هنگامى که مقدارى خون از تن او مى رود دستهایش سست مى شود، و به روى زمین مى خوابد، و لذا در ذیل آیه مى فرماید: هنگامى که پهلوى آن آرام گرفت از آن بخورید و فقیر قانع وسائل معترض را نیز اطعام کنید (فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ). فرق میان قانع و معتر این است: قانع به کسى مى گویند که اگر چیزى به او بدهند قناعت مى کند، راضى و خشنود مى شود و اعتراض و ایراد و خشمى ندارد اما معترّ کسى است که به سراغ تو مى آید و سؤال و تقاضا مى کند و اى بسا به آنچه مى دهى راضى نشود و اعتراض کند. قانع از ماده قناعت و معترّ از ماده عَرّ (بر وزن شرّ و بر وزن حُرّ) در اصل، به معنى بیمارى جَرَب است که عارض بر پوست بدن انسان مى شود. سپس به سؤال کننده اى که به سراغ انسان مى آید و تقاضاى کمک مى کند معترّ گفته شده است. مقدم داشتن قانع بر معترّ نشانه این است که آن دسته از محرومانى که عفیف النفس و خویشتن دارند، باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. این نکته نیز قابل توجه است که: جمله: کُلُوا مِنْها: از آن بخورید ظاهر در این است که واجب است حُجّاج چیزى از قربانى خود را نیز بخورند، و شاید این براى رعایت مساوات میان آنها و مستمندان است. و بالاخره آیه را چنین پایان مى دهد: این گونه ما آنها را مسخر شما ساختیم تا شکر خدا را به جا آورید (کَذلِکَ سَخَّرْناها لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ). و راستى این عجیب است حیوانى با آن بزرگى و قدرت و زور آنچنان تسلیم است که اجازه مى دهد کودکى پاهاى او را محکم ببندد، و او را نحر کند (طریقه نحر کردن این است که: کاردى در گودى گردن او فرو مى برند، خونریزى شروع مى شود و حیوان به زودى جان مى دهد). ✍ پی نوشت: ۱ ـ مجمع البیان ، جلد ۷، صفحه ۸۶، ذیل آیه مورد بحث، و روح المعانى ، ذیل همین آیه، با مختصر تفاوتى. ۲ ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱٠، صفحه ۱۳۸، ابواب الذبح، باب ۳۷ (جلد ۱۴، صفحه ۱۵۲، چاپ آل البیت). ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2