📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۸
🌾 ثمره حلم و بردباری
🔹 بهترين ياور در برابر سفيهان:
↩️ آنچه مسلم است اين است كه انسان نبايد تسليم عواطف ناشى از شهوت و غضب شود به گونه اى كه اختيار را از او سلب كند و در مسير قوه وهميه قرار گيرد بلكه واجب است مالك نفس خويش باشد. حتى قصاص و انتقام و ايستادنش در برابر شخص متجاوز بايد به مقتضاى عقل باشد نه براى ارضاى عواطف و متابعت از هواى نفس و شهوات زيرا امتياز انسان نسبت به حيوان در همين است و پيروى از حلم از وظايف انسان است نه پيروى از هوى، و آن چيزى است كه ذخيره او براى قيامت مى شود و مقتضاى عقل همين است.[7]
از بعضى روايات معصومين(عليهم السلام) استفاده مى شود كه آن بزرگواران حتى طرز حلم كردن و برخورد با سفيهان و جاهلان را به ما آموخته اند.
در حديث معروف عنوان بصرى كه خدمت امام صادق(عليه السلام) براى آموختن علم آمد ازجمله مطالبى كه امام(عليه السلام) به او فرمود اين بود: من نُه چيز را به تو سفارش مى كنم كه براى همه سالكان الى الله نيز همان را توصيه مى نمايم. سه نكته درباره رياضت نفس است و سه نكته درباره حلم و سه نكته درباره علم. آن ها را به خاطر بسپار و در آن سستى مكن.
عنوان بصرى مى گويد: تمام فكر و قلبم را متوجه آن حضرت ساختم. فرمود: اما آنچه درباره رياضت نفس است اين است كه هرگز چيزى را كه به آن تمايل ندارى نخور كه موجب حماقت است و هنگامى كه سير شدى دست به سوى غذا مبر و هنگامى كه مى خواهى چيزى بخورى بايد از حلال باشد و نام خدا را ببرى... .
و اما سه نكته اى كه درباره حلم است: اگر كسى به تو بگويد: اگر يك سخن نسنجيده درباره من بگويى ده برابر آن را درباره تو مى گويم، تو در مقابل چنين شخصى بايد بگويى: اگر ده گفتار نسنجيده بگويى حتى يكى هم نخواهم گفت و كسى كه به تو دشنام و نسبت بد بدهد به او بگو: اگر در آنچه مى گويى صادق هستى از خدا مى خواهم مرا ببخشد و اگر كاذب هستى از خدا مى خواهم تو را ببخشد. وهرگاه به تو وعده شروبدى بدهد تو وعده نصيحت وخيرخواهى به او بده.
اما آن سه چيز كه درمورد علم است اين است كه آنچه رانمى دانى از علما بپرس و بپرهيز از اين كه براى آزار و آزمودن از آن ها سؤال كنى، و از اين كه تنها به رأى خود چيزى را عمل كنى بپرهيز و راه احتياط را در پيش گير ... .[8]
نقطه مقابل حلم; حدّت، تندى و پرخاشگرى است. افرادى را سراغ داريم كه با شنيدن يك جمله نامناسب از يك فرد نادان ناگهان تبديل به كوره اى از آتش مى شوند و عكس العمل هاى تند و شديدى نشان مى دهند كه هم از مقام آن ها كاسته مى شود و هم شخص نادان را جسورتر مى كند و هم كسى به يارى آن ها برنمى خيزد.
لذا در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «الحِلمُ يُطْفِئُ نارَ الغضَبِ والحِدّةُ تُؤجِّجُ إحراقَه; حلم و بردبارى آتش غضب را خاموش مى كند اما حدت و تندى بر آتش آن مى افزايد».[9]
در حكمت 255 از نهج البلاغه نيز خوانديم: «الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ; حدت و تندى و تندخويى نوعى از جنون و ديوانگى است».
جالب اين كه افراد سفيه و نادان دوست دارند عكس العملى در برابر آن ها نشان داده شود تا به كار خود ادامه دهند و عقده دل را بگشايند اما هنگامى كه به آن ها بى اعتنايى شود غمگين مى شوند. آيا بهتر نيست با بى اعتنايى آن ها را غمگين و مأيوس سازيم همانگونه كه اميرمؤمنان(عليه السلام) مى فرمايد: «إذا حَلُمتَ عن السَّفيهِ غَمَمْتَه فَزِدْه غمّاً بحِلْمِكَ عنه; هنگامى كه در برابر شخص سفيه و نادان بردبارى نشان دهى غمگين مى شود. حال كه چنين است با حلم خود بر غم و اندوه او بيفزا»[10]. [11]
✍پی نوشت:
[7]. شرح كافى، ج 8، ص 310.
[8]. بحارالانوار، ج 1، ص 226.
[9]. غررالحكم، ح 6450.
[10]. غررالحكم، ح 6389.
[11]. سند گفتار حكيمانه: مرحوم خطيب در اين جا منبع ديگرى براى اين گفتار موجز حكمت آميز ذكر نكرده و ما هم جستوجو كرديم و منبع ديگرى جز نهج البلاغه نيافتيم جز اين كه در غررالحكم نيز با عين همين عبارت ذكر شده است. (غررالحكم، ح 6379) همچنين دانشمند معروف، واسطى نيز كه در قرن ششم مى زيسته در كتاب عيون الحكم و المواعظ آن را آورده است. (عيون الحكم و المواعظ، ص 38)"
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2