✳️ (41) ✔️ آیت الله قرهی: 🔹 گفتند: پیرزنی به آیت‌الله بروجردی، به اندازه خودش که حالا نخ‌ریسی و... می‌کرد، خمس داد. آقا را در راه دیده بود که با درشکه می‌رفتند، گفته بود: آقا! من می‌خواهم خمسم را به خود شما بدهم. آقا فرموده بودند: بگذارید بیاید. خمسش را داد و بعد هم ایستاد و به آقا نگاه کرد. آقا فرموده بودند: چیزی شده؟ گفته بود: نه، می‌خواهم قیافه‌تان در ذهنم بماند تا فردای قیامت که به من گفتند: خمست را به چه کسی دادی، چهره‌ی شما در ذهنم باشد. 🔸 گفتند: آقا گریه کردند و فرموده بودند: او خیالش راحت شد که به چه کسی داد، امّا من چگونه خرج کنم!؟ او به ظاهر بی‌سواد است، امّا به من درس بزرگی داد. @Nardebane_feghahat