🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش دوم
🔵 شرح ذکر
✅ ۱. مباحث علمی معرفتی، شرح حقایق و معارف دینی هستند. برای کسانی که میخواهند در کارهای روحی و معنوی ورود کنند، شنیدن حقایق و معارف، شرح کار است که چگونه باید ورود کنند. اینکه ذکری دارند، باید بدانند که اینها چگونه است و آن را پیاده کنند. لذا شرح ذکر میشود، وقتی که میخواهند آن ذکر را به جان برسانند. ما هر گونه که دریافتیم، اگر درست دریافتیم، آن ذکری که میگوییم در جان اثر میگذارد. شرح ذکر است و شیوه اعمال است. مثلاً وقتی میگویم «یاالله» چه میگویم و چه معنایی مورد نظرم است. باید بدانیم تا بتوانیم اِعمال کنیم. من «یا الله» که میگویم، میخواهم آن را به تعامل وجودی تبدیل کنم؛ یعنی اینکه من مستقیماً با حضرت حق تعامل کرده باشم و با حق نشسته باشم و حق را ببینم و در حق محو شوم. باید بدانم چه خبر است تا بتوانم اِعمال کنم. لذا اینها شرح ذکر است و شیوۀ اِعمال است برای کسانی که این راه را بلدند.
🔵 شیوه اِعمال
✅ ۲. بحثهای معرفت نفس و نفس، جزء شیوههای اِعمال است. باید بدانیم تا اعمال کنیم. لذا دانستن اینها خیلی مفید است. البته به شرط اینکه درگیر این الفاظ و اصطلاحات نشویم. از دل این معارف، به لطافت برسیم. نه اینکه تبدیل به إنانیت شود. اگر حقیقت عالَم اینگونه است، با آن تعامل کن. لذا معتقدم آنچه از مباحث معارفی میشنویم، شیوه اعمال و شرح ذکر است و این خیلی کمک میکند. چرا میگویید این را کنار بگذاریم؟ این معارف هم بصیرت افزا و هم شیوه اِعمال و هم شرح ذکر است و هم از شبهه جلوگیری میکند.
🔵 میانبر
✅ ۳. تأثیر سوم معارف بر کار روحی و سلوک این است که راه میانبر است. سنت معقول ما بعد از صدرا چقدر عارف پرورش داده است. در محیط علمی این اتفاق روی داده است. (در محیطی که مملو از بگومگوها است). خصیصۀ علم خضوع است. چون حقیقت فهمیده شده است، میفهمد اینهایی که داریم، هر چقدر است، در برابر حجت خدا هیچ است. اینهایی هم که داریم، از خودمان نیست، همه از خدا است. اگر اینگونه است، چرا تکبر کنیم. اگر اینگونه بداند، هیچ وقت علم به تکبر و انانیت تبدیل نمیشود. متأسفانه در کار علمی، خیلیها گرفتار میشوند. برخی یک وقت سر بلند میکنند و میبینند هیچ ندارند. آنکه بهره میبرد، عالمی است که کار عقلی میکند و آن را در مسیر عبودیت استفاده میکند.
✅ علم راه میانبر است. بعضی افرادی را میبرند، باید از این راه به آنجا و از آنجا به جای دیگر و... اگر کسی باشد که بدون کار علمی سلوک میکند، گاهی ممکن است که او در وسط راه بماند. حتی استاد هم او را ذرهذره ببرد، باز آنگونه که باید باشد، نمیشود. تنها یک مورد هست و آن کسی که مناسبت ذاتیه جدی دارد که از همان ابتدا در ملکوت است. این برای همگان نیست، بلکه برای عده خاصی است و دلایل خاصی دارد. اگر همینها هم مسیر علمی را طی کنند، برایشان بسیار مفید خواهد بود. اما عموم که مناسبت ذاتیه ندارند، گاهی بیست سال یک جا ایستادهاند و به هیچ کجا نرسیدهاند. یعنی آنی که باید بشود نشده است. اما اگر کسی کار علمی کند، راههای میانبر را هم یاد میگیرد. درست مثل اینکه من میخواهم بروم به حرم، فقط یک راه را بلد باشم. اما کسی هم هست که میداند پنج راه هست و یکی از آنها خیلی نزدیک است.
✅ در فضای سلوکی هم راههای میانبری هست که مثلاً زودتر و بدون طی تجلی افعالی و صفاتی، به تجلی ذاتی برسند. بیشتر آقایان میگویند نمیشود. اما آیا میشود راه میانبر را طی کرد؟ بله میشود. باید اهلش باشد. گرچه رسیدن به آن نهایت، اگر توجهات و تحلیلهای علمی نباشد، به سادگی نمیتوان به آن مغز رسید. اما اگر کسی کار علمی کرده باشد، در نهایت با چند تنبه میتواند به آن عمق برسد. کار علمی، میانبر است و خیلی از راههای ناپیموده شده، میتواند برسد. راههای میانبر خیلی کمک میکند برای انتقال و قانعنشدن به کم. یعنی بدان کجا هستم؛ تا کجا باید بروم؛ تا کجا نرفتم. برخی تا به لبه عالم عقل میرسند، همان را کافی میدانند و به مراحل بعد منتقل نمیشوند. ولی اینگونه نیست. بعضیها نمیدانند عالم عقل با عالم اله فرق دارد. عالم اله هم برای خودش عمقی دارد.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸