🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش دوم
🔵 درجه هجدهم: شهود
✅ شهود حقالیقینی یک نوع دستیابی به ساحتی از هستی است؛ وصل شدن به یک ساحت است. درست مثل اینکه اگر انسان قدرت پیدا کند، آهستهآهسته میشود شعبهای از عقل فعال و خود عقل فعال. یک نوع صیرورت وجودی و ارتقای وجودی است. درست مثل اینکه در شکم مادر بود، آمد در دنیا؛ از دنیا رفت برزخ؛ از برزخ رفت عالم عقل و از عالم عقل هم رفت به عالم اله. این صیرورت است و میبیند که سقف وجودیاش آنجایی است که رسیده است. این شهود را توضیح دادیم. این شهود حقالیقینی که خیلی ناب است و اسماء حسنی به عمق خودش را نشان میدهد. اینجا یک اسم حکیمی هست، ولی آنجا به اسم حکیم وصل میشود. (وقتی خود اسم حکیم در او مینشیند) اینجا یک جلوهای از حکمت را دیدم، آنجا اسم حکیم را. اینجا جلوهای از رحمت را دیدم، آنجا اسم رحمت است.
🔵 درجه نوزدهم: خوف شهودی
✅ اینکه شهود میکند موجب خوف شهودی میشود که میشود درجه نوزدهم.
🔵 درجه بیستم: حیرت
✅ «درجه بیستم، حیرت است، ربّ زدنی فیک تحیرا، که سالک در این مقام گاهی از بیتابی چون صید وحشی در دست صیاد چیره دست است، و یا افتادهای در امواج دریای متلاطم است.»
✅ اینجا سراسر شعور است و اتحاد با حقایق آنسویی است. حقالیقین است. مغزش را میداند، اصلش را میداند. لبّش را میداند و عمقش را میداند. دانایی به عمق است. چون حقالیقین به عمق است. نمیشود حیرت مذموم باشد. برخی حیرتها که از سر جهل است مذموم است.
🔵 حیرت روانشناختی
✅ این حیرتی که حضرت استاد اینجا میگویند، حیرت روانشناختی است در برابر حیرت وجودشناختی که البته ریشه در حیرت وجودشناختی دارد. مثلاً کسی در کارش خیلی بینظیر است، در هر شغلی که هست. وقتی چیرهدستی او را میبینیم، دچار حیرت میشویم. مثل اینکه کسی شعبدهباز است و کارهای عجیبی میکند، موجب حیرت ما میشود. تا میبینیم به حیرت دچار میشویم که این حیرت از سر علم است. یا مثلاً عالمی را میبینیم که چه کرّوفرّی دارد، این موجب حیرت ما میشود. این حیرت، حیرت روانشناختی است که برآمده از سر علم به تبحر است. این حیرت ممدوح است. مثلاً من تحیرم از علم بوعلی یا این استاد در این صنعت. چقدر عجیب و شگفت است این مهارت. تیزهوشیای که هست، این موجب شگفت میشود. اینکه انسان دچار حیرت در واقعیتی شود که میبیند حق است و وجود دارد. این موجب حیرت شد که چیست و کیست و چه کار دارد میکند؟!
✅ انسان از برخی رزمندهها حیرت میکند که چگونه اینطور زندگی کرده است؟! سختیهایی که تحمل میکردند موجب حیرت ما میشود! مثل شهید سیدحسن نصرالله و یا شهید یحیی سنوار که چقدر استقامت داشتند و هیچ وقت در راه حق کم نیاوردند.
✅ اینجا حضرت استاد میگوید بعد از خوف شهودی که رب زدنی فیک تحیرا که این تحیر به این معنی نیست که من ندانم تو هستی یا نیستی، بلکه دمبهدم بر حیرت عالمانه من افزوده شود که چیست با این همه عظمت که هر چه هست در قبضه اوست. این تحیر، تحیر روانشناختی ممدوح است؛ وقتی حاصل میشود که انسان رسیده باشد به صقع ربوبی.
✅ چقدر هیبت که منجر به حیرت شود، کل مردم جهان مثل یک حرکت دست دارد توسط خدا اداره میشود. بلکه کل کرات و کل دنیا را جمع کنید، کل عالم مثال و عالم عقل، با همه عظمتهایی که دارند را جمع کنید، همه اینها به همین سبک نزد حق اداره میشود. این چه عظمتی است که اینگونه است؟ این انسان را دچار حیرت میکند. برخی از امور در حد تصور انسان است، اما برخی از امور فوق تصور عارف است و وقتی میرود آنجا میبیند، تبدیل میشود به حیرت و این حیرت، روانشناختی است و ریشه در حیرت وجوی دارد. اصلش این است: همه جا جلوه حق است؛ همه جا وصل به حق است؛ هرجا میروید او را میبینید. کسی که به صقع ربوبی راه یافت، اسماء را میبیند؛ اسماء عمق عالم و اصل عالم است. پیدرپی در این اسماء میگردد. این پیدرپی گشتن منجر به حیرت روانشناختی میشود. گشتن در مظاهر حق، منجر به حیرت وجودی میشود.
✅ «که سالک در این مقام گاهی از بیتابی چون صید وحشی در دست صیاد چیره دست است»
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸