#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات
#سوره_احقاف #آیه۱۷
⬅️ وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ. ۱۷ احقاف
و (چقدر ناخلف است) فرزندی که پدر و مادر را گفت: افّ بر شما باد، آیا به من وعده میدهید که پس از مرگ مرا زنده کرده و از قبر بیرون میآرند در صورتی که پیش از من گروه و طوایف بسیاری رفتند (و یکی باز نیامد)؟ آن گاه پدر و مادر به خداست غاثه کنند (که پروردگارا، تو فرزند ما را هدایت کن و به او گویند) که وای بر تو، ایمان بیار، البته وعده خدا بر حق و حقیقت است، باز (آن نا اهل فرزند) گوید: این سخنان جز افسانه و اوهام پیشینیان نیست.
🔹 معانی کلمات آیه
«الَّذِی قَالَ لِوَالِدَیْهِ»: آن کسی که به پدر و مادر خود گفت. مراد شخص معیّنی نیست. بلکه مراد همه کسانی است که چنین صفاتی داشته باشند. یعنی ناباور و پرخاشگر و یاوهسرا باشند. «خَلَتْ»: گذشته است. رفته است. «الْقُرُون»: قومها و ملّتها و نسلها (نگا: یونس / ، هود / اسراء / ). «هُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللهَ»: آنان خدا را به کمک و یاری میطلبند. ایشان به سبب سخنان کفرآمیز و گناه آلود او، خدایا خدایا میکنند و از خدا میخواهند او را به پذیرش دین و ایمان رهنمود فرماید.
🔹 نزول
«شیخ طوسى» گویند: عده اى گویند: این آیه درباره عبدالرحمن بن ابىبکر پیش از آن که مسلمان بشود، نازل شده است.
❇️ تفسير نور
نكته ها
«أُفٍّ» به معناى اعلام بى زارى و ابراز ناخشنودى و نوعى توهين و تحقير و بى ادبى است.
در آيه قبل، آثار احسان به والدين و ايمان به خدا و شكر نعمت هاى الهى كه همان بهشت جاودان است، مطرح شد، در اين آيه چهره ى فرزند نااهل و سرانجام شوم و خسارت بار او ترسيم مى شود تا شيوه سخن و رفتار و عاقبت دو نوع فرزند، با يكديگر مقايسه شود.
مقصود از حشر مردم در جهان آخرت، محشور شدن همه مردم در يك زمان و مكان است، نه آنكه هر چند صباحى گروهى از مردگان در اين دنيا زنده شوند كه اين فرزند نااهل به والدين خود مى گويد: چرا گروه هاى قبلى زنده نشده اند؟
كسى كه ايمان به معاد ندارد، هستى و استعدادها و نعمت هاى خود را با بهاى ناچيز و اهداف زود گذر معامله مى كند و در قيامت دست خالى مانده و سرمايه اش هدر رفته و اهل حسرت و خسارت است.
پيام ها
1- فرزند نااهل به والدين خود بدگويى و بى ادبى مى كند: «أُفٍّ لَكُما» ولى والدين
تفسير نور، ج 9، ص: 38
با ايمان و دلسوز، براى هدايت فرزند خود، هم از خدا استمداد مى كنند و هم او را به خوبى ها امر و از بدى ها نهى مى كنند. «يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ»
2- معمولًا منكر معاد، نه استدلال دارد نه ادب. «أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي»
3- فرزند، آزاد و مستقل و مسئول اعمال خويش است. أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ ... وَيْلَكَ آمِنْ
4- والدين در قبال ارشاد و هدايت فرزندان خود مسئول هستند، گرچه پاسخ مثبت نگيرند. أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ ... وَيْلَكَ آمِنْ
5- والدين، در كنار رشد و تغذيه جسمى فرزند، مسئول رشد معنوى او نيز هستند. حَمَلَتْهُ ... بَلَغَ أَشُدَّهُ ... هُما يَسْتَغِيثانِ ... وَيْلَكَ آمِنْ
6- والدين، با يادآورى معاد و عاقبت انديشى، فرزندان خود را تربيت كنند. «آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»
7- ايمان نداشتن به معاد، سبب بى تعهدى فرزند حتّى در برابر والدين مى شود. أُفٍّ لَكُما ... ما هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ
8- منكران معاد، مؤمنان را مرتجع و متحجّر مى دانند و خود را نوانديش. «ما هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ»
9- كفر به معاد و بدگويى و بى ادبى گستاخى در برابر والدين، عذاب قطعى را به دنبال دارد. قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍ ...اولئک الذین حق علیهم القول.
10- لجاجت فرزندان در كفر، مانع استجابت دعاى والدين در حق آنان مى شود. وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ ... حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ
11- سنّت خداوند نسبت به همه منحرفان يكسان است. «حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ»
12- كفر و انكار معاد، در ميان جن و انس سابقه طولانى دارد. «أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ»
13- جن نيز موجودى مثل انسان؛ داراى تكليف، تمدّن، مرگ و مير، حساب و
تفسير نور، ج 9، ص: 39
كتاب و دريافت كيفر و پاداش است. أُمَمٍ ... مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ
14- انكار معاد وانحراف فكرى، خسارت سنگين در پى دارد. «إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ»
15- گستاخى در برابر والدين، حتّى با گفتن كوچكترين حرفى، جرمى بزرگ و مورد نكوهش قرآن و مايه ى خسارت انسان است. أُفٍّ لَكُما ... كانوا خاسرین