خاطره ای کوتاه از شهید مدافع حرم عبدالصالح زارع
کبوتر بچه
پسربچه بود و شیطنتهایش دردسر درست میکرد. اما در همان زمان هم روحی بزرگ و ارادهای پاک و خدایی داشت. پنجم ابتدایی بود که نامهای به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف نوشت:
باسمهتعالی
من آدمی هستم بیاختیار که برای پدر و مادرم دردسرهای بزرگی درست میکنم. خواهش میکنم هرچه زودتر یا مرا انسانی پاک و مخلص در پناه دین قرار بده یا این کار را به عده عزرائیل بگذارید.
من از شما خواهش میکنم از شما خواهش میکنم.
من مانند کبوتر بچهای هستم که در قفس و اسارت شیطان قرار دارم.
خواهش میکنم بهحق فاطمه زهرا و بهحق تشنهلبان و تشنهلب کربلا 9آزادم کن.
اگر حاضر به این کار نیستی مرا هرچه زودتر از دنیا آزادم کن.
بهحق جدّت رسولالله قسمت میدهم.
نویسنده: عبدالصالح زارع در سن 11 سالگی
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط :
#شهید_عبدالصالح_زارع
#شهید_مدافع_حرم
#خاطره
📆مناسبت مرتبط :
تاریخ شهادت
#11_16
#jihad
#martyr