🙂🌿☺️🌿😊🌿😁 😃لبخندانه😁 معلمي👨‍🏫 از نهضت سواد آموزي به منطقه آمده بود. بعد از تقسيم نيرو به واحد ما ملحق شد. مثل آبي💦 که دنبال گودال مي گردد، اينجا و آنجا در پي برادران بي سواد بود تا کلاس نهضت را برايشان داير کند . چند نفر جمع شديم.👥👥 روز اول پرسيد:«در ميان دوستان کسي هست که خواندن و نوشتن بداند؟🧐» يک نفر دست بلند کرد.☝️ از او خواست بيايد پاي تخته سياه. آمد. گفت: « بنويس نان 🍞.» او کمي گچ را در دستش پايين بالا کرد. معلوم بود نمي داند. مکثي کرد و پرسيد:« آقا نان بربري🥖 يا لواش❓» همه خنديدند. 😂😂 گفت :« برو بنشين تا بگويم بربري يا لواش !»🤨🤨😂😂