ألسَّلامُ عَلَیکَ یٰا مُحَمَّدٌ الباقِرُ عَلیهِ ألسَّلامُ
خیره خیره بسوی عرش خداست
چشم ها ، در شکوه آمدنت
دیدگان تمام حور و ملک
مانده مات وجوه آمدنت
نبض بی تاب عالم هستی
باحضور تو تندتر میزد
در زمانی که آفتاب رُخت
از افقهای عشق سر میزد
جان تازه دمیده در عالم
آن نگاه مسیح پرورِ تو
راویِ پاکزادی مادر
شأن مریم کجا و مادرِ تو!
شاعر هستی آفرین جهان
نقش عشق تو را زده بر لب
اوج تصویر سازیِ آن بود
خنده ات روی شانۀ زینب
ذاتِ پاک خدای منّان را
آینه دار صبر و حِلمی تو
آفتاب فضیلت و تقویٰ
تیغ بُرّان بطنِ علمی تو
آمدی خلق را سَلونی گو
تا که میراث مرتضیٰ باشی
کاشفِ هر چه سِرِّ نامَکشوف
باقرِ علمِ مصطفیٰ باشی
دلبرا بودهای چونان لیلا
عالمان زمانه چون مجنون
طفل نوپای مکتبت آقا
صد هزار عالمی چو افلاطون
حکمت و صولت و وقارت از
خلقتِ فاطمه نشان توست
منطق و فلسفه ، اصول و فقه
یک نم از علم بیکران توست
ای گشوده دوچشم زیبا بر
روی تابان سَیِّدُالشُّهَدا
همنوای عموی ششماهه
کردی عزم قیام کرببلا
ای همه عارفان أهل نظر
می پرستانِ معرفت نوشت
«ساده» را هم عنایتی بنما
تا شود عبد حلقه در گوشت
#مجتبی تاجیک «ساده»