از وقتی یادم میاد و خودم رو شناختم دستم توی دست مادرم بود توی مسجد و روضه و هیئت . یه چادر گل گلی قرمز روی سرم که هر از گاهی مادرم گوشه هاشو جمع میکرد و میزد زیر بغلم . میگفت مادرجون با اون یکی دستت چادرو محکم بگیر نره زیر پات. جلو پاتم نگاه کن نیافتی. از کوچه و خیابون که رد میشدیم هر کی ما رو میدید میگفت خدا برات حفظش کنه حاج خانم و روبه من میکردو میگفت فسقلی چه چادری ام سر کرده.(قند توی دلم آب میشد و با اون بچگیم به خودمو چادرم عشق میورزیدم) روزها گذشت و من قدکشیدم و بزرگ شدم اون چادر گل گلی شد چادر مشکی و یار همیشگی من . به برکت تربیت و دعاهای مادرم هنوز که هنوزه هر بار چادرمو سفت تر میگیرم تا یه وقت خدای نکرده عقب نره و کنترلش از دست منو نفسم در بره و یواش یواش بی افته که مبادا با وسوسه های شیطان و نفسم میلی به برداشتت نداشته باشم یه وقتایی اطرافیان میگن چی از این چادر دیدید شما ها بابا دورانداز شدی عین کلاغ سیاه..... اوایل بهم برمیخورد بغض میکردم و چادرمو محکمتر میچسبیدم وقتی اخبار رسانه ها رو میدیدم که یه زن تو یه کشور غربزده به خاطر حجابش از دانشگاه اخراج شده ،آزارو شکنجه میشه ،تحقیرو توهین به خودش میخره .دلم براشون میسوخت واسشون دعا میکردم و تحسینشون مینمودم و در انتخاب خودم هم مصمم تر میشدم از خوشحالی به خودم میبالیدم. افتخار میکردم که یه مسلمان ایرانیم. از امت پیامبر مهربانی ها .همون بزرگ مردی که در تاریخ اسلام به من هویت داد بهم عزت داد بهم شرف و آبرو داد همان که مرا ریحانه بهشتی نام نهاد به کوری چشم هر انکه نتوان دید حالا بماند این که یه عده کوته فکرو روغن فکر غربی که بویی از انسانیت نبردن و نمیتونن عظمت پیامبرم رو درڪ کنن و به خیالشون با کارای احمقانه و کاریکاتور و ...محتویات عقل نپخته و پوچشون رو به نمایش میگذارن و خودشون رو رسوا و مسخره عام و خاص میکنن مفتخرم که از تبار سلمان محمدی هستم مفتخرم که از دیار رهبر فرزانه ای هستم که در مورد زنان سرزمینش و زنان مسلمان میفرماید: تربیت اسلامی و انقلابی زن مسلمان، مایه‏ افتخار و مباهات جمهوری اسلامی است و ما به زنان مسلمان خودمان افتخار می‏کنیم. اقا چی از این بالاتر که رهبر مملکت بهت افتخار کنه؟؟؟؟ ودر مورد حجابت بفرماید: حجاب مایه ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه ی مادیگرایان، مایه ی اسارت زن نیست....تو دهنی واسه غرب زده ها از این بالاتر.....والا ما که بالاترو والاترش رو ندیدیم هنوز . مفتخرم که از سرزمین لاله های گلگون کفن و چفیه های خونی و پلاکهای سوخته و بی نام و نشانم همانها که از جان و مال وپدرو مادرو فرزندشان گذشتند تا من چادر زهرایی ام را همان که هدیه و ارث مادرسادات هست حفظ کنم .و عکسشون رو رسم زندگیم کنم نه اینکه عکسشونو قاب بگیرم به اتاقم و عکسش عمل کنم مفتخرم که سردار کشورم با اقتدار و خلوص نیت قدم در جای جای سرزمینهای مقدس میگذاشت و در خط مقدمی نبود که اسم و رسمش رعشه بر دامن دشمن نی اندازد همان رفیق خوشبخت سلیمانی عزیز که به قولش وفا کرد و بعد از سه ماه ریشه داعش، غاصبان اسلام را درهم شکست و عباس وار و عمار گونه حافظ آرمانهای انقلاب و رهبرم بود مفتخرم که در کوچه و محل هایی از ایران مقدس زندگی میکنم که امنیتش به دست پاسداران سپاهی و بسیجی و ارتشی و نظامی هست که خودشان را سربازان گمنام امام زمان علیه السلام میدانند و بی ادعا گوش به فرمان اسلام و رهبرم هستند مفتخرم که بر فراز هر خانه و کاشانه و برج و روی هر میز و آرم اتکت هر سربازی نقش سه رنگ پرچم وطنم پاره تنم ایران را نظاره گر هستم که به یاری الله تعالی در هر رشته و هنرو صنعتی پیروز و سربلند است و ان شاءالله کمر تحریم های کوردلان را در هم میشکند همانطور که تا به حال با کمترین امکانات بزرگترین افتخارات را از ان خود نموده است . و در نهایت مفتخرم یڪ ایرانی مسلمانم ڪه ان شاءالله رهبرم به همراه ملت همیشه در صحنه حاضر ایران پرچم جمهوری اسلامی را به دست امام زمان عج تحویل خواهد داد ..... ارسالی از خانم فلاح شرکت کننده ۱۲۴ @antii_shayeat