♥️🎙 یک تابلو آیه الکرسی در اتاق پذیرایی بود.. عکس بچه ها همراه نوه هام دورتادورش بود... یه روز دیدم عکس مصطفی نیست!خیلے ناراحتی شدم به بچه ها گفتم: کسی عکس مصطفی را ندیده؟🙁💔 همه اظهار بی اطلاعی کردند. مصطفے سوریه بود. خیلی دلتنگش شدم💔 بعداز چند روز مصطفی اومد، خیلی خوشحال شدم بعد بهش گفتم: که عکستو گم کردم! چیزی نگفت: فقط یه لبخند زد🙃 بعد از چند روز اومد گفت: مامان برات یه عکس اوردم توپ جون میده برای ...🕊 نذاشتم ادامه بده گفتم: نمیخوام ببرش😒 گفت :ببخشید. وقتی عکسشو دیدم واقعا دلم ریخت!🥀 این عکس آخرین عکسی بود که از، دستش گرفتم 🙂💔 خودش این عکس رو خیلی دوست داشت، ومن دیوانه ی این عکس زیباش شدم :))) ♥️ راوی مادرشهید @ZendegiShohadayii