🌸 داستانی تأمل برانگیز از تلاش و پیگیری یک پسر هوسران برای فریب دختر جوان و کشاندن او به محلی خلوت به قصد گناه و رخ دادن همین اتفاق برای ناموس وی 🍃 پسر جوان فاسد و هوسران که از قبل با دختری جوان آشنا شده بود و توانسته بود او را گام به گام بفریبد و وانمود کند که عاشق اوست و قصد ازدواج با او دارد، بالأخره توانست از او دعوت کند تا شنبه هفته آینده رأس ساعت پنج در مکانی بسته و فضایی رمانتیک با هم گفتگویی داشته باشند. دختر جوان نیز موافقت کرد و روز مذکور فرا رسید. پسر جوان با دیگر دوستانش هم تماس گرفته و آن ها را از قصه این دختر با خبر کرد و همگی منتظر بودند تا دختر بیاید. دقایقی به ساعت پنج مانده بود که مادر آن پسر زنگ زد و گفت: زود بیا خانه که حال پدرت خوب نیست. لذا مجبور شد از دوستانش جدا شود. البته به آنان گفت: هنگامی که آن دختر آمد، شما کار خود را انجام دهید، من می روم و به پدرم سر می زنم. ساعت پنج رسید و دختر نیز وارد شد. این گرگ های بی وجدان همگی بر او تاخته و به او تجاوز کردند. سپس آن محل را ترک نموده و او را در حالت بیهوشی رها کردند. پسر جوان پیش پدر رسید. مادرش گفت: چرا خواهرت را با خود نیاوردی؟ گفت: خواهرم؟ از کجا همراه من بیاید؟ مادر گفت: او را فرستاده بودیم تا تو را بیاورد؛ تو که تلفن های ما را جواب نمی دادی! جوان به سرعت از خانه پدری خارج شده و خود را به آن محل رساند و ناگهان خواهرش را دید که مورد تجاوز قرار گرفته و از حال رفته است. در حالیکه خودش حیله گر، ترتیب دهنده و همه کاره این ماجرا بود و قربانی هم نزدیک ترین انسان به او... 🌺 «كَذَلِكَ یرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیهِمْ؛ 🌸 خدا اینگونه اعمالشان را که برای آنان مایه اندوه و دریغ است، به آنان نشان می دهد.» ✍️ [سوره بقره، آیه ی 167] ✨ چاه مکَن بهر کسی ... 🆔 @ShamimeOfoq