دلم آشفته آن مايۀ نازست هنوز مرغ پر سوخته در پنجۀ بازست هنوز گرچه بيگانه ز خود گشتم و ديوانه ز عشق ، عاشق كش و بيگانه نواز است هنوز همه خفتند به غير از من و پروانه و شمع قصۀ ما دو سه ديوانه دراز است هنوز عماد خراسانی