نیره جهانشاهی بم: مدینه چادر غم کرده بر سر ز داغ صادق آل پیمبر شهید فتنه ها آن شاه معصوم جهان شد از فراقش سرد و مغموم به جنت پر زد آن قرآن ناطق ز غم خون شد دل سرخ شقایق ز فقهش شیعه را بنموده احیا به طاق عرش ره داده بشر را زبور مصطفی را گشته منشور طریق مرتضی را کرده معمور قلم در صحنه همچون ذوالفقارش به تیغ دانش اندازد شکارش دل شب محرم راز و نیازش فلق گم بود در وقت نمازش شرار و دست بسته ، کوچه و در تداعی می کند از زخم حیدر مزارش سینه ی هر قلب عاشق طلایی گنبد او صبح صادق خوشا آن دل که ره دارد به کویش طرب می گیرد از آب سبویش خوش آن مرغی که در کویش زند پر به فردوس بقیعش می زند سر منم دیوانه ی آن قبر بی نور شکسته بال و پر افتاده در گور به من می داد اگر بال و پری یار میسّر می شد ار آن صبح دیدار چو ابری سایه می کردم کنارش به آب دیده می شستم مزارش خدایا زائرم کن در سرایش کنم این جان ناقابل فدایش شهادت مظلومانه ی امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد نیره جهانشاهی 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛