امشب از چشم حافظ غزلم شاخه شاخه نبات می ریزد یک سبد شعر ،حاصل طبعم...که همین جا به پات می ریزد صلوات و سلام بفرستید...یکصدا و مدام بفرستید غزلی که تمام از نور است نور از فاعلات می ریزد هی می ناب از لب چشمم  لا به لای  مرکب چشمم قطره قطره پیاپی و آرام  میچکد در دوات می ریزد هر کجا که (علی ) نوشته شده  صدو ده درصد است مستی آن (یا علی) می نویسم و انگار ؛ آب...آب حیات می ریزد واژه واژه وجود می لرزد  آنچه بود و نبود،میلرزد خبر آمد که بعد خواندن شعر ناگهان سومنات می ریزد مدد و لطف تو است این گونه  بردلم وحی می شود امشب یا علی،یا علی،علی،مولا  بر دلم این نکات می ریزد   شاعر رسول علی قلی