دیده ی بارانیم را باز بر در می کنی
بغض بی تابی ما را کی تو
باور می کنی
زندگی ناساز بود بااین دل شوریده ام
درد وغمراهم بر او هر دم مقرر می کنی
تا بکی حسرت بدل باشم پی لب خند تو
گفته ای گل خنده ای بر روی دلبر می کنی
بر لب در یای غم ها می کشانی عشق را
گاه گاهی هم محبت را شناور می کنی
قیل وقال عاشقی داری بدنیای وصال
می روی با دیگران قلبم مکدر می کنی
روبرو بادل نبودی کاش از روز ازل
سنگدل هر روز دردم را تو بد ترمی کنی
گفته بودم دوستت دارم پشیمانم ولی
بار ها چشم مرا بادرد ها تر می کنی
باز هم می رنجم از دست خودم در کارعشق
تا بکی ای دل تو با این غصه ها سر می کنی
--------
صدیقه شا داب نیک
--------------
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯