لنگ و پاچه، هم استراتژی هم تاکتیک! جمهوری اسلامی ایران در آستانه چهل سومین سال تاسیس اش قرار گرفته و این مانایی را در کنار توانایی و همآرایی و دلالت های پارادایمی نا‌شی از وحدت گفتمانی و ايدئولوژيکال ملی، مدیون نازایی و سترونی اپوزیسیون برانداز و مخالف خوانی بوده است که در خلق اندیشه و انگیخته آلترناتیو عقیم مانده و طی تمامی ۴۲ سال گذشته بحران هویت خود را به اسم اپوزیسیون گریم و تظاهر کرده. بی جهت نیز نیست که تمامیت اپوزیسیون برانداز داخل و خارج ایران را بچلانید عصاره اش مبدل به عطینای رقص و آواز و پایکوبی و قر کمر و قوس بدن می‌شود که در فواصل شبه اخبار شبه رسانه های فارسی زبان خارج از کشور به اسم تاریخ تمدن ۳۰۰۰ ساله ایران فوران می‌فرمایند! ما از نسلی بودیم که در دهه پنجاه دغدغه مان مطالعه و اندیشه بود و بقول مسعود احمد زاده «مبارزه مسلحانه» هم استراتژی و هم تاکتیک مان برای همآوردی با حکومت فاسد پهلوی بود معلوم نیست این اقبال جمهوری اسلامی است که امروز همه نبوغ مخالفانش برای تحصیل منویات اش خلاصه در این گزاره شده که: لنگ و پاچه، هم استراتژی و هم تاکتیک! جمیع رسانه های فارسی زبان خارج از کشور را که در فریم اپوزیسیون خود را تعریف کرده‌اند مرور کنید در نهایت جز تبلیغ و ترویج و تهییج مشتی لنگ و پاچه و رقص و آواز و بزن و بکوب و «قر تو کمرم فراوونه» چیز دیگری برای گفتن و نشان دادن ندارند و با چنین توشه‌ای عزم باژگونگی و «همسايه‌ها یاری کنید تا من براندازی کنم» ! را وجهه همت خود برای تحصیل آرزوهای شان قرار داده‌‌اند. اما تراژدی آنجاست که جبهه فرهنگی نظام و انقلاب نیز اکنون در همین دامچاله افتاده و انقلابی که در دهه ۶۰ با شعار «موشک جواب موشک» به مصاف بدمستی های ارتش بعث عراق می‌رفت اکنون خام اندیشانه برای عقب نماندن از تهاجم عیاشی و الواتی و منتربازی «اپوزیسیون هوسباز» متوسل به رویکرد «لعبت جواب لعبت» شده و مشتی سلبریتی بی‌سواد و خوش بر و رو و بزک کرده در سینما و تلویزیون و موسیقی را طلایه دار جبهه هنری مملکت کرده که مثلا «تک» تهاجم سکشوالش برون مرزی را با استراتژی «خودمون بهترش رو داخل داریم» با توسل به مشتی سلبریتی بی‌سواد «پاتک» کنند! .........