‍ 🔅🕊 گفتم: ای پیر! چشمهٔ زندگانی کجاست؟ گفت: در ظلمات؛ اگر آن می‌طلبی، خضروار، پای افراز در پای کن و راه پیش گیر تا به ظلمات رسی. گفتم: راه از کدام جانب است؟ گفت: از هر طرف که روی! اگر راهرُوی، راه بَری. گفتم: نشان ظلمات چیست؟ گفت: سیاهی، و تو خود در ظلماتی، اما تو نمی‌دانی. آن کس که این راه رود، چون خود را در تاریکی بیند، بداند که‌پیش‌از آن‌هم در تاریکی بوده‌است و هرگز روشنایی به چشم ندیده. پس اولین قدمِ راهرُوان، این است و از اینجا ممکن بود که ترقی کند. اکنون اگر کسی بدین مقام برسد، از اینجا تواند بُوَد که پیش رود. مدّعی چشمهٔ زندگانی در تاریکی بسیار سرگردانی بکشد. اگر اهلِ آن چشمه بُود به عاقبت بعد از تاریکی، روشنایی بیند. پس او را پی آن روشنایی نباید گرفتن که آن روشنایی نوری است از آسمان بر سرچشمهٔ زندگانی اگر راه بُرد و بدان چشمه غسل برآورد از زخم تیغ ایمن گشت... به تیغ عشق شو کُشته که تا عمر ابد یابی @TAMASHAGAH