✅ سعدی جایی نرسد کس به توانایی خویش الا تو چراغ رحمتش داری پیش 🍃🍃🍃🍃🍃 ✅مولانا درباب صفت پیر و مطابعت از وی پیر را بگزین که بی پیر این سفر هست بس پر آفت و خوف و خطر آن رهی که بارها تو رفته‌ای بی قلاوز اندر آن آشفته‌ای پس رهی را که ندیدستی تو هیچ هین مرو تنها ز رهبر سر مپیچ گر نباشد سایهٔ او بر تو گول پس ترا سرگشته دارد بانگ غول غولت از ره افکند اندر گزند از تو داهی‌تر درین ره بس بدند از نبی بشنو ضلال ره‌روان که چه شان کرد آن بلیس بدروان صد هزاران ساله راه از جاده دور بردشان و کردشان ادبیر و عور استخوانهاشان ببین و مویشان عبرتی گیر و مران خر سویشان گردن خر گیر و سوی راه کش سوی ره‌بانان و ره‌دانان خوش هین مهل خر را و دست از وی مدار زانک عشق اوست سوی سبزه‌زار