✍ روحانیت؛ پرسش عصر جدید
🔹از سپیده دم مشروطیت، پرسش درباره ی روحانیت زاده می شود. از چشم اندازی جامعه شناختی می توان گفت مسأله ساز شدن روحانیت، فراورده ی عصر جدید است، زیرا در این عصر است که تقسیم کار و وظایف اجتماعی الگو و مبنای تازه می یابد. مقام روحانی در دوران جدید نیز منصب تازه ای متفاوت از عالم و فقیه در دوران سنت است.
🔸بحث درباره ی روحانیت نخست از سوی کسانی طرح می شود که خواستار محدود کردن قدرت آن یا نفی کلی آن هستند. به سخن دیگر، روحانیت را مخالفان آن به مساله ای برای بحث بدل کردند.
شماری از هواداران مشروطه می کوشند مقوله ی روحانیت را از مذهب جدا کنند. با این استدلال که در اسلام طبقه ای به نام روحانیت وجود ندارد، آنها می خواستند بدون نفی اسلام، مشروعیت دینی روحانیت را از آن سلب کنند. شیخ ابراهیم زنجانی، که از روحانیان مشروطه خواه بود در کتاب خاطرات خود نوشت: "اسلام قطعا روحانی ندارد، یعنی یک صنف مخصوص از بشر را به یک جهتی از جهات و صفتی از صفات از سایرین امتیاز داده و مشخص نموده و اجرای یک یا چندین امر دینی را به آن صف اختصاص داده باشد. این رویکرد، در عصر پهلوی و سپس در دوران پس از انقلاب در گفتار روشنفکران مذهبی چیرگی پیدا کرد.
🔻دکتر علی شریعتی نیز باور داشت در اسلام دستگاه، طبقه یا تیپی به نام روحانیت نداریم؛ این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور در اسلام. ما عالم داریم در برابر غیر عالم، نه روحانی در برابر جسمانی، در اسلام سازمانی به نام روحانیت نیست و کسی روحانی حرفه ای نمی شود. در اسلام میان مردم و خدا واسطه نیست؛ هر کسی مستقیما با او در تماس است.
🔻دکتر عبدالکریم سروش نیز با آنکه آشکارا از نبود طبقه ی روحانی در اسلام سخن نگفت، اما در مقالات "حریت و روحانیت" و "سقف معیشت بر ستون شریعت" بنياد مالی سازمان روحانیت را که وجوهات شرعی است آماج گرفت و روحانیت را به عوام زدگی به دلیل وابستگی مالی به عوام متهم کرد که لاجرم به دشواری می تواند نسبتی بی طرفانه یا مومنانه با آموزه های اسلامی برقرار کند.
⁉️این که آیا می توان، همانند مسیحیت، به طبقه ای به نام روحانیت در اسلام باور داشت یا نه، بیشتر پرسشی است الاهیاتی نه تاریخی. روحانیت چه در توجیه جایگاه الاهیاتی خود در تشیع کامیاب بوده باشد یا نه، واقعیت اجتماعی انکارناپذیر است.
#روحانیت
#مسیحیت
#سیاسی
#دکتر_سروش
#دکتر_شریعتی
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi