✍ نهاد روحانیت حاضر گسستی بنیادی از سنت/ مهدی خلجی 🔹روحانیت در ایران سه دهه ی گذشته، از نقش معرفتی سنتی خود کاسته و بیشتر در خدمت حکومت، به "ضراب خانه"ی سکه ی ارزش مذهبی برای داد و ستد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بدل شده است. بقای روحانیت در نقش سنتی خود، تنها با بقای نظام سیاسی به شیوه ی سنت ممکن بود. روحانیت مستقل سنتی همان طور که در گذشته محدود کننده ی قدرت سلطان به شمار می رفت، در دوران جدید نیز تهدیدی برای نظام سیاسی حاکم می توانست باشد و از شکل گیری "ولایت مطلقه ی فقیه" جلوگیری کند. 🔸اما ولایت مطلقه ی فقیه، ضرورتا روحانیتی جدید می طلبید که شرایط تولید ثروت و توزیع نقش اجتماعی آن را بتواند کاملا در مهار گیرد. روحانیت امروزه بیش از آن که دستگاه ایدئولوژیک حکومت و مشروعیت بخش آن باشد، تا اندازه های تعیین کننده، در تولید ثروت، کارکرد اجتماعی و قدرت تبلیغاتی خود وام دار جمهوری اسلامی است. 🔻روحانیت جدید در ایران دیگر متولی انحصاری "امر مقدس" نیست؛ جمهوری اسلامی در مقام حکومت سیاسی خود تدبیر و اداره ی امر مقدس را به دست گرفته و از روحانیت در مقام مهم ترین نهاد یاری دهنده و وابسته به حکومت بهره می گیرد. ♻️روحانیت جدید، در بسیاری از شکل و شمایل خود، شاید آن چیزی نبود که بنیان گذار جمهوری اسلامی خودآگاهانه در پی تکوین آن بود، اما یکراست از درون مناسبات سیاسی و اقتصادی برآمده از انقلاب و نظریه ی ولایت مطلقه ی فقیه سربرکشید. شاید این طنز تاریخ باشد که پایان قاطعانه ی سنت در ایران، نه به دست نیروهای سکولار یا پادشاهی تجددگرا، که به دست روحانی ای صورت بست که خود از دل سنت زاده شده بود. بدین معنا، انقلاب ایران بیش از آن که شورشی علیه تجدد باشد، گسستی بنیادی از سنت بود. 👇👇 @Taammolate_talabegi