✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۲۷) 💠رکن نهم: متكامل بودن معرفت دینی 🔹مؤلف قبض و بسط، علاوه بر ادعای ترابط و تحول علوم و معارف دینی، از تكامل معرفت دینی نیز سخن گفته است. وی ضمن پذیرش فهم عمیق تر و کامل تر، بر این باور است که فهم عمیق تر در گرو دانستن امور بیشتر است؟ بدین معنا، تکامل معرفت دینی، در تکامل کمی معرفت ها - البته با کنار نهادن امور بیگانه و نامربوط - خلاصه می شود. 🔻تکامل به دو معنا به کار می رود؛ گاهی هندسه معرفتی به لحاظ کمی کامل تر می شود؛ یعنی با افزایش کمی تعداد گزاره های علمی، دانش مربوطه تکامل می یابد و گاهی به لحاظ کیفی، یعنی تعداد گزاره های مطابق با واقع و صادق افزایش می یابند. به معنای نخست، کمال معرفت دینی، تنها کمال عددی و کمی است که بی شک با پرسش های جدید و شبهات نوین و پیش دانسته های پرسشی، تکامل می یابد؛ ولی به معنای دوم - که به مراتب مهم تر از معنای اول است - تنها با داشتن معیار سنجش معرفت صحیح از سقیم تکامل معرفت محقق می گردد. 🔸با توجه به دیدگاه دکتر سروش در زمینه نسبیت معرفت دینی و تأثیر پیش دانسته های تطبیقی در تفسیر قرآن، نمی توان تکامل کیفی و معرفتی را استنتاج کرد. به عبارت دیگر، اگر دکتر سروش در صدد ارایه اثبات تكامل کیفی معارف دینی است باید به وجود معیار معرفت دینی صحیح و ابزار تشخیص آن از سقیم معتقد باشد و آن را در اختیار داشته باشد و به کار گیرد. در حالی که اولا بحث از معیار صحت و سقم یک بحث درجه اول و بازیگرایانه است که سروش از آن پرهیز دارد؛ و ثانیا با توجه به صامت بودن متن دینی و نسبیت معرفت دینی نمی تواند به چنین حکمی فتوا بدهد. 🔻علاوه بر اینکه، ادعای کامل تر بودن معرفت های پسین و تئوری های بعدی نسبت به تئوری ها و معرفت های سابق یک داوری درون علمی است که به اعتقاد سروش معرفت شناس باید از آن پرهیز کند. 👇👇 @Taammolate_talabegi