✍️سهو النبی (1) - ابن الولید و شیخ صدوق ♦️شيخ صدوق در کتاب من لايحضره الفقيه ج 1 ص 359 ديدگاه خود و استادش ابن‌وليد را در اين باره چنين بيان كرده است: 🔹غلات و مفوّضه ـ که لعنت خدا بر آنان باد ـ منكر سهوالنبي بوده و مي‌گويند: اگر امكان سهو پيامبر در نماز وجود داشته باشد، امكان سهو وي در تبليغ نيز وجود خواهد داشت؛ زيرا نماز همانند تبليغ بر او واجب است اين استدلال قابل التزام نيست؛ زيرا پيامبر در احوال مشترك همانند ديگران است. او همچون ديگران به نماز متعبّد است؛ در حالي كه نبوّت و تبليغ از مختصات پيامبراست و امكان ندارد كه در تبليغ نيز آنچه در نماز بر پيامبر ثابت مي‌شود، انجام پذيرد 🔹سهو نبي همچون سهو ما نيست؛ زيرا سهو او از جانب خداست و خدا او را گرفتار سهو مي‌كند تا معلوم شود كه او بشر و مخلوق است، و مردم نيز به وسيله سهو او، احكام سهو را فراگيرند؛ اما سهو ما از ناحيه شيطان است، و شيطان بر پيامبر و ائمه سلطه‌اي ندارد 🔹استاد ما، محمد بن حسن بن احمد بن وليد، مي‌فرمود: اولين درجة غلو، نفي سهو از پيامبر است و اگر بنا باشد اخبار وارد شده در اين زمينه رد شود، بايد همه احاديث را رد كنيم و نپذيريم و اين موجب ابطال دين و شريعت مي‌شود ♦️لعن مفوضه و غلات مفاد حدیثی است که شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا ج 1 ص 219 آن را نقل کرده است : حدثنا تميم بن عبد الله بن تميم القرشي قال: حدثني أبي عن أحمد بن علي الانصاري عن أبي الصلت الهروي قال: قلت للرضا عليه السلام يا بن رسول الله إن في سواد الكوفة قوما يزعمون أن النبي (ص) لم يقع عليه السهو في صلاته، فقال: كذبوا لعنهم الله أن الذي لا يسهو هو الله الذي لا إله إلا هو ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi