❣️ 💢 پدر سید محمد بیمارستان بستری شده بود. اونم وقتی میومد توی بیمارستان، نسخه بیماران رو می گرفت و می رفت داروخونه. وقتی بر می گشت توی دستش چند تا پلاستیک دارو بود. اونها رو می برد و می گذاشت کنار تخت مریض ها. هرچه هم صداش می زدند که بیاد پول داروها رو ازشون بگیره، قبول نمی کرد... ❤️ از نگاه مریض ها می شد فهمید که چه غبطه ای می خورن به پدر و مادر سید محمد، به خاطر داشتن چنین پسری... 🌷 خاطره ای از سردار شهید سید محمد علوی 📚 منبع: ستارگان حرم کریمه 29، کتاب شهید سید محمد علوی 📎 📎 📎 •••═❈🍃🌸🍃❈═••• @Tanha_masir_Razavi_Kh