تنها مسیری های استان خراسان شمالی💞
#یک_جرعه_کتاب #قسمت_هفتم 🌹بِسمِ رَبِّ الشُهداء والصِدیقین🌹 💢ماموریت های واحد اطلاعات عموما در شب
🌹بِسمِ رَبِّ الشُهداء والصِدیقین🌹 📞واحد اطلاعات عملیات، لشکر ثارالله، مامور به شناسایی جزیره ای در نزدیکی شلمچه شده بود،،📱 ♻️مسیررفت وآمد به جزیره در دید مستقیم عراقی هابود👁‍🗨 ☀️به همین خاطر، روز نمی توانستیم به سمت جزیره حرکت کنیم➿➖➿ 😣ناچار اشخاصی باید آن ها را به جزیره می رساندند💢 وغروب روز بعد برشان می گرداندند🌄 آن روز نوبت کاظمی ومهر جویی بود🌀 رساندیم و برگشتیم🔁 🌅غروب روز بعد که قرار بود دنبالشان برویم متاسفانه مه بسیار غلیظی منطقه را پوشانده بود تشخیص جهت غیر ممکن بود 🌫 🚣‍♂به خاطر تکان های شدید قایق حتی امکان استفاده از قطب نما نبود🧭 از جهتی شدت سرما ما را نگران حال بچه ها میکرد 😔 ✔️چون بچه ها امکانات کافی نداشتند 🔰 اصلا نیروی شناسایی نمیتواند چیز زیادی با خود ببرد 🧩 ❄️لحظه به لحظه به شدت سرما افزوده میشد ولی از شدت مه کاسته نمیشد 🌫 🔸حسین حال  مثل مرغ سر کنده را داشت  آرام قرار نداشت 🐤 ناگهان  راهی به ذهنش رسید 🤔 🧨چند تیر رسام تهیه کرد و گفت : شما راه بیفتید من هر چند دقیقه به سمت جزیره شلیک میکنم تا شما جهت را پیدا کنید 🔫 🚶‍♂حرکت کردیم اما بی فایده بود شدت مه قوی تر بود 🌬   مهدی، غیبی را صدا زد تا با هم شرایط را بررسی کنند 👬 نهایتا قرار شد خودشان را به تیرک های برق در جزیره برسانند و به کمک آنها راهشان را پیدا کنند ، خود حسین ، همراه مهدی راه افتاد 📝 آما گذر زمان نشان میداد کار آن ها هم به کندی پیش میرود 📁📂📁 🔺نهایتا بعد از چند ساعت قایقشان در میان مه پیدا شد ✨ 👬ظاهرا دو نفر بودند ولی وقتی نزدیک تر شدند دیدیم کاظمی و مهر جویی از شدت سرما بی حال کف قایق افتاده اند🚣‍♂ میشد رضایت را از چهره حسین خواند😇 😣سخت ترین اتفاقات را به راحتی تحمل میکرد اما تحمل دیدن کوچکترین ناراحتی نیروهایش را نداشت💝 ادامه دارد.. @Tanhamasir_North_Kh