#یک_جرعه_کتاب
#قسمت_دوم
🍂روزهای سخت نبرد
🌹《بسم رب الشهداء و الصدیقین》🌹
✍️مهدی به سن مدرسه رفتن رسیده بود
قبلا مقداری خواندن و نوشتن از خواهر هایش یاد گرفته بود📝
💠با گونی و نخ برایش کیف درست کردم
🗞پدرش هم مقداری کاغذ خریده و بانخ به هم دوخت .حالا با کیف و دفترش با ذوق وصف ناشدنی به سمت مدرسه راه افتاد🚶♂️
✅درمدرسه دانش اموز با استعداد بود
درسش هم خوب بود👌
😰اما همیشه خدا معلم ها از دستش مینالیدند به خاطر حساسیتش روی مسائل شرعی📖
👈با اینک سن وسالی نداشت بارها به معلمانش در مورد حجاب تذکر داده بود💢
❌البته هیچ کس برای حرف یک بچه هشت ساله تره هم خورد نمیکرد،
🔹پدرش ساعت ها با او بحث میکرد که از این کار دست بردارد اخر هم حریف اش نمیشد🚫
میگفت :
ایا قبول داریید که حجاب در قران امده ❓
پاسخ بله بود✅
🔹میگفت پس وقتی در قران امده برای چی نباید حرف درست را بزنم⁉️
پدرش پاسخی نداشت ❌
سکوت پدر او را بر استقامت در راهی که انتخاب کرده مصمم تر میکرد✅
#زندگی_نامه_شهدا
#روزهای_سخت_نبرد
#شهید_مهدی_کازرونی
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
@Tanhamasirikerman