تنها مسیری های استان کرمان
#یک_جرعه_کتاب #قسمت_اول 🍂روزهای سخت نبرد 🌹《بسم رب الشهداء و الصدیقین》🌹 🗓دو ماه از تولد مهدی میگذ
🍂روزهای سخت نبرد 🌹《بسم رب الشهداء و الصدیقین》🌹 ✍️مهدی به سن مدرسه رفتن رسیده بود قبلا مقداری خواندن و نوشتن از خواهر هایش یاد گرفته بود📝 💠با گونی و نخ برایش کیف درست کردم 🗞پدرش هم مقداری کاغذ خریده و بانخ به هم دوخت .حالا با کیف و دفترش با ذوق وصف ناشدنی به سمت مدرسه راه افتاد🚶‍♂️ ✅درمدرسه دانش اموز با استعداد بود درسش هم خوب بود👌 😰اما همیشه خدا معلم ها از دستش مینالیدند به خاطر حساسیتش روی مسائل شرعی📖 👈با اینک سن وسالی نداشت بارها به معلمانش در مورد حجاب تذکر داده بود💢 ❌البته هیچ کس برای حرف یک بچه هشت ساله تره هم خورد نمیکرد، 🔹پدرش ساعت ها با او بحث میکرد که از این کار دست بردارد اخر هم حریف اش نمیشد🚫 میگفت : ایا قبول داریید که حجاب در قران امده ❓ پاسخ بله بود✅ 🔹میگفت پس وقتی در قران امده برای چی نباید حرف درست را بزنم⁉️ پدرش پاسخی نداشت ❌ سکوت پدر او را بر استقامت در راهی که انتخاب کرده مصمم تر میکرد✅ ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasirikerman