دیدن این فیلم، وظیفه است...
پس از مبحثِ چراییِ فیلم دیدن، میرسیم به چراییِ دیدنِ فیلم
#وضعیت_سفید.
این بحث، آنچنان سهل و ممتنع است که میترسم چیزی را جا بیاندازم و شرمندهی ساحت مقدس این فیلم شوم؛ اما چه کنم که چارهای جز پرداختن مداوم به سکانسهای مختلف این فیلم ندارم و باید هرآنچه که به ذهنِ ضعیفم میرسد، بیان کنم تا فراموش نشود...
از ابتدای تولد تنهاترینها، وضعیتسفید همراهِ ما بوده تا کنون و اصلا عضو جدانشدنیِ این کانال، همین بخش است. چنانکه دیدهاید، بخشهای مختلف، به باد فراموشی سپرده شدهاند اما این فیلم، نه!
فیلم، از چنان ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار است که امکانِ فراموش شدنِ خود را به تماشا کنندگان نمیدهد.
● ساده است.
ساده بودن، در رگهای لحظه به لحظهی این فیلم، جریان دارد، به طوری که شما خود را در روح و جریانِ فیلم، احساس میکنید و به سادگی میتوانید بوی این لحظهها را استشمام کنید. و سادهترین شخصیت، نمادِ سادگیِ این فیلم، امیر است که قبض و بسطِ روح خود را با دیدن و شنیدن امیر، به وضوح لمس میکنید.
● فیلم، به عناصرِ پایه و جاری در زندگیِ انسانِ ایرانی_اسلامی میپردازد و روحِ خوابآلودهی ما را که آلوده به فراموشیِ سنتها شده است، نوازش میکند تا شاید بیدار شود... پرداختن به مجالس عزا و روضه، به همراه همان عنصر سادگی در آن مجالس، باز هم کاملا مشهود است.
● فیلم، آمیختگی به معنا و دوری جستن از بلاهتهای مرسوم را دنبال میکند؛ البته شاید این ایراد به نظر برسد که فیلم، چندان هم آمیخته به معانی والا نیست و من میخواهم اتفاقا همین را بگویم که این فیلم، حقیقتا فیلم است و دچار اوجزدگی و شعارزدگی نمیشود، هر چند شعارِ یک زندگی ساده و سالم را در هر لحظهاش سر میدهد و میخواهد کیفیت نگاه ما را ارتقا ببخشد اما نه به زور... دست ما را نمیگیرد که به راه راست هدایت کند و این یعنی شاهکار. یعنی شاهکار...
● با توجه به مطلب فوق، فیلم، واقعیت زندگیِ دههی شصت را که این دهه، در اوجِ مفاهیمی چون ایمان و صداقت، ایستادگی و نجابت، و البته گاهی رذالت و دنائتِ ناخواسته قرار دارد، نشان ما میدهد. اعتیادِ بهروز را دارد و تلاشِ او برای زمین زدنِ این بیماری را... لحظاتِ قهر و آشتیِ مداومِ خانواده را دارد. عاشق شدن و فارغ شدن را... اعزام به جبهه و شهید شدن را... فیلم، همچنانکه در ساحتِ مقدسِ جنگ در جریان است، مدام در حالِ جنگ و تلاشِ درونی نیز هست، برای رسیدن به یک نقطهی مشترک. به اینکه تمام آدمها، بتوانند همدیگر را بپذیرند و اشتباهات همدیگر را ببخشند.
● وضعیت سفید، برخلافِ فیلمهای بیمحتوای امروزی، اصلا حاویِ شوخیهای اِروتیک و بیمزه نیست و هرچه لحظهی خوب و خوش هست را بی هیچ غل و غشی بیان میکند.
دیدنِ وضعیت سفید، تلف کردنِ وقت نیست، وظیفه است.
بقیهی ویژگیها بماند برای دفعات بعد.
#وضعیت_سفید
#امیر
#شیرین