﷽📚🕥📚🎆
#داستان_های_غیر_پیامبران_در_قرآن 📖
🦋
#اصحاب_رَسّ🦋
#قسمت_اول
✨در قرآن در دو مورد سخن از اصحاب الرس به ميان آمده، نخست در :
🌱آيه 12 سوره ق، كه از تكذيب آنها از پيامبرشان، سخن گفته شده،
🌱دوم در آيه 38 فرقان، كه بيانگر هلاكت و عذاب شديد اصحاب رس در رديف قوم عاد و ثمود است، كه همانند آنها بر اثر عذاب الهى ريشه كن و نابود شدند.
✨واژه رس اشاره به چاه آب يا نهر آب است كه در سرزمين اصحاب رس بود، درباره هويت اصحاب رس، و علت عذاب آنها در ميان مفسران اختلاف نظر است، ما از ذكر آنها در اين جا صرف نظر كرده، و به ذكر داستان آنها كه حضرت رضا عليهالسلام آن را از اميرمؤمنان على عليهالسلام نقل كرده مىپردازيم:
✨يافث پسر نوح عليهالسلام بعد از طوفان، در كناره چشمهاى نهال درخت صنوبرى را كاشت كه به آن درخت شاه درخت، و به آن چشمه دوشاب مىگفتند، اين قوم در مشرق زمين زندگى مىكردند، و داراى دوازده آبادى در امتداد رودخانهاى بودند كه به آن رودخانه، رس مىگفتند.
✨ نامهاى اين قريهها دوازدهگانه به اين نامهاى (دوازدهگانه ماههاى عجم) معروف بود،
🌱 به اين ترتيب: آبان، آذر، دى، بهمن، اسفندار، فروردين، ارديبهشت، خرداد، مرداد، تير، مهر و شهريور،
🌱 بزرگترين شهر آنها اسفندار نام داشت كه پايتخت شاهشان به نام تركوذبن غابور، نوه نمرود بود،
✨درخت اصلى صنوبر و چشمه مذكور در اين شهر قرار داشت، از بذر همين درخت در هر يك از شهرهاى ديگر كاشته بودند و رشد كرده و بزرگ شده بود، آن قوم جاهل، آن درختهاى صنوبر را خداهاى خود مىدانستند، نوشيدن آب چشمه و رودخانه را بر خود و حيوانات، حرام كرده بودند، هر كس از آن آب مىنوشيد، او را اعدام مىنمودند و مىگفتند: اين آب مايه حيات خدايان ما است، و كسى حق استفاده از آن را ندارد!!
✨آنها در هر ماه از سال، يك روز را به عنوان عيد مىدانستند در آن روز به نوبت كنار يكى از آن درختان دوازدهگانه مىآمدند و گاو و گوسفند پاى آن درخت قربان مىنمودند و جشن وسيع مىگرفتند، و آتش روشن مىكردند، وقتى كه دود غليظ آتش مانع ديدن آسمان مىشد، در برابر درخت به خاك مىافتادند و آن را مىپرستيدند.
✨سپس گريه و زارى مىنمودند، و دست به دامن درخت مىشدند. وقتى كه حركت شاخههاى درخت، و صداى مخصوص آن درخت را (بر اثر باد شيطان) مىديدند و مىشنيدند مىگفتند؛ درخت مىگويد: اى بندگان من، من از شما راضى هستم. آن گاه غريو شادى سر مىدادند، شراب مىخوردند و به عيش و نوش و ساز و آواز و عياشى مىپرداختند، و در پايان به خانههاى خود باز مىگشتند...
✨اين قوم علاوه بر اين عقايد خرافى، در رفتار و كردار نيز فاسد و منحرف بودند، به طورى كه همجنس گرايى و همجنس بازى در بينشان رواج داشت.
✨خداوند پيامبرى از نوادگان يعقوب عليهالسلام را (كه طبق بعضى از روايات، حنظله نام داشت) براى هدايت آن قوم گمراه به سوى آنها فرستاد.
✨اين پيامبر، سالها در ميانشان ماند و هر چه آنها را به سوى خداى يكتا و بى همتا و دورى از بت پرستى دعوت كرد، گوش ندادند و به راه خرافى خود ادامه دادند.
✨سرانجام آن پيامبر، به خدا عرض كرد: پروردگارا! اين قوم لجوج دست از بت پرستى و درخت پرستى بر نمىدراند، و روز به روز بر كفر و گمراهى خود مىافزايند، و درختهايى را كه سود و زيان ندارند مىپرستند، همه آن درختها را خشك كن و قدرت خود را به آنها نشان بده، بلكه از درختپرستى منصرف شوند.
خداوند درختهاى آنها را خشكانيد.
✨آنها وقتى كه صبح از خانه بيرون آمدند در همه آن دوازده شهر ديدند كه درخت معبود، خشك شده است (اين حادثه مثل توپ در بينشان صدا كرد، هر كسى چيزى مىگفت) سرانجام آنها دو گروه شدند، يك گروه مىگفتند: جادوى اين شخصى كه ادعاى پيامبرى مىكند موجب خشك شدن درختها شده [يعنى درختها نخشكيده، بلكه سحر و جادوى او، چشمهاى ما را بسته به طورى كه ما چنين خیال می کنیم ] گروه ديگر مىگفتند: خدايان ما به اين صورت در آمدهاند تا خشم خود را نسبت به اين شخص (كه مدعى پيامبرى است) آشكار سازند تا ما نيز از خدايان خود دفاع كنيم و جلو او را بگيريم، (فرياد و شعارشان بر ضد آن پيامبر بلند بود و) سرانجام همه تصميم گرفتند تا آن پيامبر خدا را (با سختترين شكنجه) اعدام كنند.
ادامه دارد......
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
🍀🌺🍀🌺🍀🌺