دیگر ... [یکی از دوستان مطلبی نوشته است مبنی بر اینکه؛ آن شخصی که دیروز نگران و گله‌مند از تشخیص و عملکرد مدیران و نظامیان بود و امروز پس از عملیات وعده صادق 2 راضی و خشنود، خط فکری و تحلیلی درستی ندارد ... (چکیده مطلب). محضر ایشان و سایر دوستان عرض می‌کنم:] - آنچه روشن شد اعتماد بی‌جای دولت‌مردان به وعده دروغین آمریکا و تأخیر در پاسخ به‌موقع به جنایت اسرائیل در ترور شهید هنیئه بود که باعث حمله پیش‌دستانه اسرائیل به حزب‌الله و شهادت سیدحسن نصرالله شد (گرچه از منابع موثق بیان شده است که این فرصت‌سوزی مصلحتی و بهانه بوده است اما اعتماد به وعده دروغین دشمن مطابق با افکار و سوابق و علائق این دولت‌مردان معلوم‌الحال است...) ، پس آن شخصی که به‌درستی گله‌مند و نگران این تأخیر بود هم تشخیص درستی داشت و هم احساس نگرانی بجا و هم اقدام بجا در بیان گله‌اش به مسئولین و فریاد انتقام ... و البته پس از وعده صادق نیز احساس غرور و امیدواری و سرافرازی اش بجاست! - آنچه روشن شد اعتماد رئیس‌جمهور و دستیاران سیاست‌ خارجی او از جمله ظریف به وعده آتش‌بس دشمنان بود که با وجود عبرت‌های فراوان دوباره وعده دروغین آمریکا را پذیرفتند (گرچه تأخیر در عملیات بخاطر این اعتماد نبود اما این تأخیر خسارت بزرگی به جبهه مقاومت وارد کرد...) پس آن شخصی که بعد از وعده صادق 1 گفت فرق می‌کنه چه کسی رئیس‌جمهور باشه درست گفته است و نیز نگرانی از اعتماد بی‌جای رئیس جمهور فعلی و تیم بین‌المللی ایشان به وعده‌های دروغین آمریکا نیز بجاست... - آنچه روشن شد تأخیر جبران‌ناپذیر فرماندهان میدان در واکنش به‌موقع بود گرچه این تأخیر ناخواسته و جبری بود و ناشی از کوتاهی و تعلل ایشان نبوده و صرفاً قصوراتی ناشی از شیطنت دشمن است... پس آن شخصی که تا دیروز به فرماندهان نظامی گله می‌کرد و از آن‌ها مطالبه انتقام سخت و به‌موقع داشت، تشخیص و اقدام درست و بجایی داشت و اگر امروز نیز از ایشان و سردار سلامی و حاجی‌زاده تشکر و قدردانی می‌کند، تشخیص و اقدام بجایی است... - آنچه روشن شد؛ در امتثال امر رهبری مبنی بر انتقام سخت و به‌موقع تأخیر به‌وجود آمد که منجر به شهادت سیدحسن نصرالله و تضعیف جبهه مقاومت شد و اگر شخصی نگران عدم امتثال امر رهبری توسط برخی مسئولان بود که در طول تاریخ انقلاب نیز مصادیق فراوان دارد و به عنوان یک انحراف تلقی می‌کرد، تشخیص و نگرانی و گله‌مندی بجایی داشت و اگر امروز رهبری را راضی و خشنود از این عملیات می‌بیند و تبلور آرمان‌های امام و انقلاب را شاهد است، تشخیص و دغدغه کاملاً بجا و درستی داشته و دارد... — عده‌ای خودتحلیل‌گرپندار همیشه با یک‌سری حرف‌های بی‌اساس و تکراری دائماً در برابر دغدغه‌ها و گله‌مندی‌های دلسوزان نظام و رهبری، می‌گویند: ...رهبری همه چیز را می‌داند و همه امور تحت اشراف ایشان به‌خوبی پیش می‌رود... تو بهتر می‌دانی یا رهبری؟ ... کسی از مدیران و فرماندهان نمی‌تواند از دستورات رهبری تخطی کند و باید اعتماد داشته باشید و سکوت کنید و صبر استراتژیک داشته باشید و باید مراقب تله جنگ باشید و پرتاب موشک بازدارندگی ندارد و... و با وجود قرائن و شواهد و دلایل بسیار بر اینکه گاهی حرف رهبری روی زمین می‌ماند و همین دلسوزان نظام و انقلاب هستند که با تذکر و مطالبه و گاهی فریاد و گله‌مندی و نصیحت و امر به معروف جلوی بسیاری از انحرافات را می‌گیرند... اما باز عده‌ای با خط تحلیلی غلط خود دعوت به سکوت و صبر می‌کنند تا کار از کار می‌گذرد... — مهم این است که بایستی قدردان احرار آزاد اندیشی باشیم که به موقع احساس خطر می‌کنند و به موقع موضع می‌گیرند و به موقع فریاد می‌زنند و گاهی مدیران و مسئولان کشور را از خواب و غفلت برحذر می‌دارند ... — و البته مهم‌تر این است که در جهت نقد و اعتراض به عملکرد نظام و مسئولین و مدیران و نظامیان و سایر خدمت‌گذاران نظام می‌بایست آداب نقد و نصیحت رعایت شود، از افراط پرهیز شود، موجب ناامیدی نشود، القای ناکارآمدی نظام و عدم هوشمندی رهبر انقلاب نباشد، حتی‌الامکان مخرج مشترک با مواضع دشمن نداشته و موجب سوءاستفاده دشمنان نشود و ... @abdollahimahdi