شخصی قبل از فـُـوت خود، به پسرش گفت:
این ساعت را پدرم به من هدیه داده است که تقریبا 200 سال از عمرش می گذرد.
پیش از اینکه این ساعت را به تو هدیه دهم ، به فروشگاه جواهرات برو و بپرس آن را به چه مقدار پول می خرند.
پسر به جواهر فروشی رفت و برگشت و به پدرش گفت : یکصد و پنجاه هزار تومان قیمت دادند.
پدر گفت: حال این ساعت را به بازار کهنهفروشان ببر .
پسر رفت و برگشت و به پدرش گفت : ده هزار تومان قیمت دادند و گفتند بسیار پوسیده است ..!
پدر از پسرش خواست به موزه برود و ساعت را نشان دهد و قیمتگذاری کند .
پسر به موزه رفت و برگشت و به پدرش گفت:
مسئول موزه ساعت را دید و گفت ؛ پانصد میلیون تومان این ساعت را میخرد و گفت که موزه من " این نوع ساعت را کم دارد و آن را در جمع اشیای قیمتی موزه می گذارد.
پدر گفت: می خواستم این را بدانی که جاهای مناسب ارزش تو را می دانند.
هرگز خود را در جای نامناسب جستجو مکن و اگر ارزش خود را پیدا نکردی خشمگین نشو .
کسانی که برایت ارزش قائل
می شوند، از تو قدر دانی می کنند.
در جایی که کسی ارزشت را نمیداند حضور نداشته باش ..!
*ارزش خودت را بدان*
به قول شاعر که میفرماید ؛
گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی
https://eitaa.com/adabakhlakheslami