#به_وقت_خاطره 📜
هنگام ورود به محل کار با همه احوال پرسی میکرد و خود را مقید مےدانست که ابتدا به سراغ پیرمرد خدماتی که در یگان مشغول خدمت بود،برود.
پیرمرد با اشک و حال نزارش میگفت:
من از آقا جواد خیلی راضی بودم،دست منو میبوسید و میگفت:
شما هم مثل پدر ما هستید...
خدا انشاالله ازش راضی باشه....
{خاطرهای از
#شهید جواد الله کرم💔}
🌴
@afsaranjangnarm_313🌴