🔴
حکایتی در باب «حلم» حسنی(ع)
✍️احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علی بن عثمان هجویری از صوفیان بزرگ قرن قرن پنجم، در کتاب
کشف المحجوب میگوید:
«و اندر حکایات یافتم که اعرابیی از بادیه درآمد.
او بر در سرای حسن ابن علی نشسته بود اندر کوفه. اعرابی وی را دشنام داد و مادر و پدرش را. وی برخاست و گفت: «
یا اعرابی، اگر گرسنهای تا نانت آرند و یا تشنهای تا آبت آرند، یا ترا چه رسیده است؟»
و وی میگفت: «تو چنین، و مادر و پدرت چنین.»
حسن رضیاللهعنه فرمود تا یک بدرهٔ دینار بیرون آوردند و بدو دادند.
و گفت:
«یا اعرابی، معذور دار، که اندر خانهٔ ما بیش از این نمانده است والّا از تو دریغ نداریمی.»
چون اعرابی این سخن بشنید، گفت: «أَشهد أَنّکَ ابنُ رسول اللّه...»
و این صفت محقّقان مشایخ باشد –رضوانالله علیهم– که مدح و ذمّ خلایق به نزدیک ایشان یکسان شده باشد و به جفا متغیّر نشوند.»
#اخلاق
#امام_حسن
@Ahmadhoseinsharifi
🌹