دگر نهاده‌ام تا که مگر بگیرمش آنک بجست از کفم بار دگر بگیرمش آنک به اسیرمش در دل و جان پذیرمش گر چه گذشت من باز ز سر بگیرمش دل بگداخت چون بازفسرد چون باز روان شد از بصر تا به نظر بگیرمش راه برم به سوی او به چراغ روی او چون برسم به کوی او در بگیرمش درد دلم بتر شده چهره من چو زر شده تا ز رخم چو زر برد بر سر زر بگیرمش گر چه شدم چه شد هر چه بتر شدم چه شد زیر و زبر شدم چه شد زیر و زبر بگیرمش تا به بپایمش همچو شکر بخایمش بند قبا گشایمش بند کمر بگیرمش خواب شدست نرگسش زود درآیم از پسش کرد به راه سفر بگیرمش لینک کانال 👈 @ajs_org