کاسه ی صبر، ناگهان از دستِ دلم افتاد و شکست
قدم های سست، چه بیهوده تنهاییم را به آن کوچه کشید
ماه آه کشید ،رنگم پرید
شر شر باران و دل بی طاقت من
از آن شب لعنتی....
بی قراری ماند، و خیسی خاطره ها
و منی که سالهای پیش مرده بود
و کوچه ایی، بنام بن بست عاشقانه ها
و دیگر، هیچ....هیچ
#ایران_قوی🇮🇷
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
💠❤️💠