#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شرح-نامه۲۶(بخش۲)
🔸کارى کن که نيازمندان در قيامت شاکى تو نباشند:
امام(عليه السلام) به نکته مهمى اشاره مى کند که مى تواند به منزله دليل براى گفتار سابقش باشد و آن اينکه کارگزار امام(عليه السلام)، نبايد اين حقيقت را فراموش کند که او تنها به عنوان عامل جمع آورى زکات، حقّ معينى دارد و گروه هاى ديگر از مستحقين زکات با او شريک اند و اگر رعايت حق آنها را نکند سرنوشتش در قيامت بسيار شوم و تاريک خواهد بود😰،
✅مى فرمايد: «(بدان) براى تو در اين زکات نصيب مشخص و حق معينى است و شريکانى از مستمندان و بينوايان دارى، به يقين ما حق تو را به طور کامل خواهيم داد تو هم بايد حق آنها را به طور کامل بپردازى»; (وَإِنَّ لَکَ فِي هَذِهِ الصَّدَقَةِ نَصِيباً مَفْرُوضاً، وَ حَقّاً مَعْلُوماً، وَشُرَکَاءَ أَهْلَ مَسْکَنَة، وَضُعَفَاءَ ذَوِي فَاقَة، وَإِنَّا مُوَفُّوکَ حَقَّکَ، فَوَفِّهِمْ حُقُوقَهُمْ).
👈اشاره به اينکه مبادا در مورد زکات که طبق صريح آيه قرآن مجيد مال مشترکى است در ميان هشت گروه، معامله مال اختصاصى و شخصى کنى.
✅آن گاه به آثار زيان بار تخلف از اين دستور اشاره کرده و مى فرمايد: «اگر چنين نکنى از کسانى خواهى بود که در قيامت بيش از همه دشمن و شاکى دارند»; (وَإِلاَّ تَفْعَلْ فَإِنَّکَ مِنْ أَکْثَرِ النَّاسِ خُصُوماً يَوْمَ الْقِيَامَةِ).
👈اشاره به اينکه در دادگاه عدل الهى گاه انسان يک يا چند مخالف دارد، شايد بتواند به نحوى رضايت آنها را جلب کند و گاه هزاران هزار شاکى که جلب رضايت همه آنها غير ممکن است و کسانى که در زکات و اموال بيت المال خيانت کنند از اين گروه اند.
✅حضرت در ادامه مى فرمايد: «بدا به حال کسى که در پيشگاه خداوند، فقرا و مساکين و سائلان و کسانى که از حقشان محروم شده اند و بدهکاران ورشکسته و در راه ماندگان (همگى) خصم و شاکى او باشند»; (وَبُؤْسَى لِمَنْ ـ خَصْمُهُ عِنْدَاللهِ ـ الْفُقَرَاءُ وَالْمَسَاکِينُ وَالسَّائِلُونَ وَالْمَدْفُوعُونَ، وَالْغَارِمُونَ وَابْنُ السَّبِيلِ).
👈واژه هاى «فُقَراء»، «مَساکين»، «سائِلُون» و «مَدْفُوعُون» همه اشاره به گروه نيازمندانند; با اين تفاوت که بسيارى از مفسّران قرآن مجيد معتقدند که مسکين از فقير بيچاره تر است، گويى شدت فقر او به حدى است که او را زمين گير کرده است . «سائلون» شرم و حيا را کنار گذاشته و از باب ناچار درخواست کمک مى کنند و «مدفوعون» کسانى هستند که ممکن است بالقوه غنى و بى نياز باشند; يعنى اموال قابل ملاحظه اى دارند; اما اموالشان را غاصبان گرفته و آنها را از حقشان محروم ساخته اند و فعلا فقير و نيازمندند.
«غارِمُون» به معناى بدهکارانى است که از پرداخت بدهى خود عاجز شده اند يا بدون تقصير ورشکست گرديده اند.😣
✅آن گاه امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن به استدلال محکمى پرداخته و بدى حال خيانت کاران به بيت المال را اين گونه شرح داده و مى فرمايد: «(اين گونه افراد، خائنان به بيت المال اند) و آن کس که امانت را سبک بشمرد و در وادى خيانت گام بگذارد و خويشتن و دينش را از آن پاک نسازد درهاى ذلت و رسوايى را در دنيا به روى خود گشوده و در سراى آخرت خوارتر و رسواتر خواهد بود»; (وَمَنِ اسْتَهَانَ بِالاَْمَانَةِ، وَ رَتَعَ فِي الْخِيَانَةِ، وَلَمْ يُنَزِّهَ نَفْسَهُ وَدِينَهُ عَنْهَا، فَقَدْ أَحَلَّ بِنَفْسِهِ الذُّلَّ وَالْخِزْيَ فِي الدُّنْيَا، وَهُوَ فِي الاْخِرَةِ أَذَلُّ وَأَخْزَى).
اما ذلت و رسوايى در دنيا به سبب آن است که خيانت هاى گسترده معمولا پنهان نمى ماند و دير يا زود فاش مى شود و صاحب آن رسوا مى گردد😓 و مردم با چشم حقارت به او نگاه مى کنند و در آخرت که نامه هاى 📃افراد به دستشان داده مى شود، و «يوم البروز» و روز آشکار شدن اعمال پنهانى است، پرونده آنها در برابر اهل محشر گشوده مى شود و ذلت و رسوايى بزرگ در آنجاست.❗
❇شايان توجّه اينکه امام(عليه السلام) تنها تعبير به خيانت در امانت نمى کند، بلکه سبک شمردن امانت را هم به عنوان «اسْتَهانَ بِالاْمانَةِ» عيب بزرگى مى شمرد و اين به علت اهمّيّت فوق العاده امانت است.
✅آن گاه امام(عليه السلام) در پايان اين نامه به نکته ديگرى اشاره مى فرمايد که خيانت گاه درباره يک شخص است و گاه درباره يک امّت و به يقين خيانت درباره يک امّت بسيار زشت تر است و خطرناک تر است. مى فرمايد: «(و بدان) به يقين بزرگ ترين خيانت، خيانت به امّت است و رسواترين غش و تقلب، غش و تقلب به پيشوايان اسلام است; والسلام»; (وَإِنَّ أَعْظَمَ الْخِيَانَةِ خِيَانَةُ الاُْمَّةِ، وَأَفْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الاَْئِمَّةِ، وَالسَّلاَمُ).
دليل آن روشن است، زيرا اگر انسان به يک يا چند نفر خيانت کند ممکن است روزى پشيمان شود و آنها را پيدا کند و به نحوى رضايتشان را جلب نمايد، ولى اگر خيانت به
امتى صورت گيرد، جبران کردن آن بسيار مشکل و گاه محال است. ⚠
به علاوه