🔸خطبه در يك نگاه: تناسب مضمون اين خطبه با خطبه قبل، نشان مى دهد كه هر دو بخشى از يك خطبه بوده و يا در زمانى نزديك به هم ايراد شده اند. «ابن ابى الحديد» در شرح نهج البلاغه خود در ذيل اين خطبه مى نويسد: هنگامى كه امير مؤمنان على عليه السّلام در جنگ صفین شريعه فرات را در اختيار گرفت و بزرگوارانه اجازه داد كه شاميان نيز از آن استفاده كنند تا شايد اين محبّت و لطف و اجراى عدالت سبب شود كه آنها تحت تأثير قرار گرفته راه جنگ را رها كنند و به سوى صلح و پيوستن به امام عليه السّلام بيايند، چند روزى گذشت كه سكوت بر دو لشكر حاكم بود، نه امام عليه السّلام رسولى به سوى معاويه مى فرستاد و نه از سوى معاويه كسى خدمت امام عليه السّلام مى آمد و اين امر سبب شد كه اهل عراق از تأخير فرمان جنگ با شاميان ناراحت شوند، لذا خدمت امام عليه السّلام آمدند و عرض كردند: فرزندان و همسران خود را در كوفه تنها گذارده به اينجا آمده ايم تا مرزهاى شام را وطن خود قرار دهيم! به ما اجازه دهيد تا جنگ را آغاز كنيم، زيرا مردم حرفهايى مى زنند.  امام عليه السّلام فرمود: چه مى گويند؟ عرض كردند بعضى گمان مى كنند شما از ترس جانتان اقدام به جنگ نمى كنيد! 😳و بعضى تصور مى كنند كه در اصل جنگ با شاميان و جواز شرعى آن ترديد داريد! 😮 امام عليه السّلام اين خطبه جامع و كوتاه را در پاسخ به آنها ايراد فرمود.