📍ایّاک نعبد و ایّاک نستعین:
🔰مشکلترین فرازی که در تمامی قرآن کریم وجود دارد، در سورهٔ حمد است آنجا که میفرماید: «إِیاک نَعْبُدُ وَإِیاک نَسْتَعینُ»؛ زیرا باید ضمیر «إِیاک» را به مرجعی که دارد ارجاع داد. «إِیاک» خطابی دارای تشخص و جزیی است. دقت شود که این ضمیر برای خطاب است نه غیبت. خطاب به یک شخصیت که حضور دارد. خطابی که اگر بهدرستی لحاظ نشود به شرک منجر میشود. این کاف خطاب جز با شخصیت وجودی حق تعالی که دارای ذات است و غیر متعین میباشد با چیزی سازگار نیست. تشخصی که در مرتبهٔ کلی، کون مطلق است. کون مطلق همان تشخص است. رسیدن به تشخص همان توحید حقیقی است. در این توحید، همهٔ پدیدههای هستی ظهور آن حقیقت متشخص و شخص حقیقی است. تشخصی که عین هویت بدون تعین و کون مطلق است.
🔰 کسی میتواند این تشخص را لحاظ کند که واجد عبادت اطلاقی و تکوینی باشد وگرنه لحاظ مطالب گفته شده در نماز، سبب میشود حق مطلب به سبب نادرستی تصور، بهدرستی ادا نشود و تصدیق باطل را در پی داشته باشد و نماز باطل گردد.
کسی عبادت تکوینی دارد که حتی در خواب نیز عبادت خود را تعطیل نمیکند. عبادتی که نسبت به هیچ یک از جهات آن به خود غفلت راه نمیدهد. کسی که با کوچکترین عارضهٔ آسیبزا، تغییر مییابد به هیچ وجه نباید در پی یافت مرجع ضمیر «إِیاک» باشد و او باید نماز را همانگونه که دیگران به ظاهر میگزارند بهجا آورد: «صَلّوا کما رأیتمونی أصلّی». چنین کسی اگر کمترین توجهی کند که با چه کسی سخن میگوید به ورطهای فرو میغلطد که نماز را باطل میسازد و همین که به صورت کلی خدایی بزرگ را میپرستد برای او کافی است.
🔰کسی که عبادت تکوینی دارد از عقل حسابگر فارغ شده است. چنین کسی نماز میخواند که نماز بخواند و غرض زاید برای کار خود ندارد. او چنان بلاپیچ وجود میشود که دیگر هیچ تعینی با تعین دیگر برای او تفاوت ندارد. مقامی که بسیار سنگین است. کسی میتواند در «إِیاک نَعْبُدُ وَإِیاک نَسْتَعینُ» قصد انشا داشته باشد که بتواند مرجع این ضمیر را آنگونه که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله آورده و خداوند آن را نازل کرده است با باطن خود بیابد. چنین انشایی نیازمند سعهٔ وجودی کامل است. کسی که هوسهای نفسانی و محاسبات عقلانی او را محدود و متعین ساخته است و منفعت شیرینی و ترشی و نفی و اثبات و قرب و بعد در جان او اصالت دارد حتی اگر صدها عِدل علم داشته باشد نمیتواند مرجع «إِیاک» را بیابد. کسی که عبادت تکوینی دارد چنین عبادتی عشق او و سیر طبیعی وی است و همانند آب جاری، کردهها بر او جری و سریان دارد.
🔰برداشتن بار عبادت تکوینی و اطلاقی برای فرد عادی همانند برداشتن وزنههایی است که مردان آهنین در فینال فینالیستها بر میدارند. کسی که چنین عبادتی دارد از دریا دریا خون و از ساحل ساحل جنون گذشته است. کسی که دیگر از او چیزی نمیماند. هر یک از اهل معرفت، شهادت و عصمت مرتبهای از عبادت را دارند و خمسهٔ طیبه علیهمالسلام در جایگاه اعلای چنین عبادتی میباشند.
👈کاف «إِیاک» خون گرم جاری شده بر زمین پر حرارت کربلا را پای خود دارد.
کانال ایتا علامه حسن زاده آملی ره👇
https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7
کانال تلگرام علامه حسن زاده آملی ره👇
https://t.me/+LLuKUmkh1VQ2YTU8