﷽📚🕥 📖 (ع) 🦋 💠ملاقات موسى عليه‏السلام با شعيب عليه‏السلام و مهمان‏نوازى شعيب عليه‏السلام‏💠 🦋شعيب عليه‏السلام از موسى عليه‏السلام استقبال گرمى كرد و به او گفت: هيچگونه نگران نباش از گزند ستمگران رهايى يافته‏اى، اينجا شهرى است كه از قلمرو حكومت ستمگران فرعونى، خارج است. ♻️موسى عليه‏السلام ماجراى خود را براى شعيب عليه‏السلام تعريف كرد، شعيب عليه‏السلام او را دلدارى داد و به او گفت: از غربت و تنهايى رنج نبر، همه چيز به لطف خدا حل مى‏شود. 🎊موسى عليه‏السلام دريافت كه در كنار استاد بزرگى قرار گرفته كه چشمه‏هاى علم و معرفت از وجودش مى‏جوشد، شعيب نيز احساس كرد كه با شاگرد لايق و پاكى روبرو گشته است. 🌿جالب اين كه: نقل شده هنگامى كه موسى عليه‏السلام بر شعيب وارد شد، شعيب در كنار سفره غذا نشسته بود و غذايى مى‏خورد، وقتى كه نگاهش به موسى (آن جوان غريب و ناشناس) افتاد، گفت: بنشين از اين غذا بخور. 💐موسى گفت: اعُوذُ بِاللهِ؛ پناه مى‏برم به خدا. 🌺شعيب: چرا اين جمله را گفتى، مگر گرسنه نيستى؟ 🌼 موسى: چرا گرسنه هستم، ولى از آن نگرانم كه اين غذا را مزد من در برابر كمكى كه به دخترانت در آب كشى از چاه كردم قرار دهى، ولى ما از خاندانى هستيم كه عمل آخرت را با هيچ چيزى از دنيا، گرچه پر از طلا باشد، عوض نمى‏كنيم. 🌻شعيب گفت: نه، ما نيز چنين كارى نكرديم، بلكه عادت ما، احترام به مهمان است. آنگاه موسى عليه‏السلام كنار سفره نشست، و غذا خورد.(460) در اين ميان يكى از دختران شعيب عليه‏السلام گفت: يا اَبَتِ استَأجِرهُ اءنّ خَيرَ مَن استأجَرتَ القَوِىُّ الأَمينُ؛ 🌴اى پدر! او (موسى) را استخدام كن، چرا كه بهترين كسى را كه مى‏توانى استخدام كنى همان كسى است كه نيرومند و امين باشد.(461) 🌿شعيب گفت: نيرومندى او از اين جهت است كه او به تنهايى سنگ بزرگ را از سر چاه برداشت و يا دلو بزرگ آب را كشيد، ولى امين بودن او را از كجا فهميدى؟ 🍁 دختر جواب داد: در مسير راه به من گفت: پشت سر من بيا تا باد لباس تو را بالا نزند، و اين دليل عفت و پاكى و امين بودن او است.(462) 🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈