مرحوم شیخ جعفر کبیر طریقه اش این بود که هرشب بعد از نصف شب برای نمازشب برمی خاست واهل خانه را هم برای نماز شب بیدار می‌کرد که همه اهل خانه به نمازشب مشغول می‌شدند یکی از فرزندانش که شیخ محمد حسن بود می‌گفت:من طفل بودم پدرم نصف شب آمد در اطاق من و مرا صدازد که برای نماز بایستم من چون در خواب شیرین بودم تا صدای پدرم را شنیدم در میان بستر گفتم:  ولا الضالین. پدرم خیال کرد که من دارم نماز می‌خوانم مرا گذاشت و رفت من هم خوابیدم