💢 شروع در پنجاه سالگی!! 🔰یک تنبلِ از زیرِکار دررو که توی قسمت بایگانی اداره پست کار می‌کرد. همیشه دوست داشت یک نویسنده شود ولی سال‌های سال هیچ روزنامه یا انتشاراتی کارهایش را چاپ نمی‌کرد. 🔸چندرغاز پول کار ادره پست کفاف مخارج زندگیش را نمی‌داد ولی 30 سال تمام به همین منوال زندگی کرد. 🔹بوکوفسکی به پنجاه‌ سالگی رسیده بود و بعد از یک عمر شکست و نفرت از خود، روزی سردبیرِ یک نشریه مستقل به‌ طرز عجیبی به نوشته‌های او علاقه‌مند شد. 🔸این اولین فرصتِ واقعی بوکوفسکی بود او به سردبیر نوشت: دو گزینه بیشتر ندارم. توی اداره‌ پست بمانم و عقلم را از دست بدم، یا کار با ماشین ‌تحریرم را انتخاب کنم و از گرسنگی بمیرم. 🔹درست بعد از امضا کردنِ قرارداد، چارلز بوکوفسکی اولین رمانش را در سه هفته نوشت و اسمش را اداره پست گذاشت. 🔸بعد از این قرارداد، بوکوفسکی به‌ عنوان یک رمان‌ نویس به موفقیتش ادامه داد و شش رمان و صدها شعر از او منتشر شد و بیشتر از دو میلیون نسخه از کتاب‌هاش در سرتاسر دنیا فروش رفت. 📎 📎 📎 📎 🔰پایگاه خبری اندیشه معاصر : ┏━━━━━━━━━🇮🇷┓ 🆔 @andishemoasernews ┗🌸🍃 ━━━━━━━━━┛