ــَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٖٖٖٖؔٛٚؔٓ͜͡🍁ــَ۪۪ٜؓؔইٌـــَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٖٖٖٖؔٛٚؔٓ͜͡🍁ــَ۪۪ٜؓؔইٌـــَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٖٖٖٖؔٛٚؔٓ͜͡ 🍁ــَ۪۪ٜؓؔইــَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٖٖٖٖؔٛٚؔٓ͜͡🍁ــَ۪۪ٜؓؔইٌـــَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٖٖٖٖؔٛٚؔٓ͜͡ 🍁ــَ۪۪ٜؓؔইٌ ـ🍁ــَ۪۪ٜؓؔ
*✨✷ًًُ͜͡ـ اندیشڪده راهبردے عصر ظہور✷ًًُ͜͡ـ✨*
ــَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٖٖٖٖؔٛٚؔٓ͜͡🍁ــَ۪۪ٜؓؔইٌـــَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٖٖٖٖؔٛٚؔٓ͜͡🍁ــَ۪۪ٜؓؔইٌـــَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٖٖٖٖؔٛٚؔٓ͜͡🍁ــَ۪۪ٜؓؔইٌـ•ــَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٖٖٖٖؔٛٚؔٓ͜͡🍁ــَ۪۪ٜؓؔইٌـــَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٖٖٖٖؔٛٚؔٓ͜͡🍁ــَ۪۪ٜؓؔইٌـ🍁ــَ۪۪ٜؓؔ
🔆
#پندانه
🔴 دلی را شاد کن و آسوده بخند
🔹استادی با شاگردش از باغى میگذشت، چشمشان به کفش کهنهای افتاد.
🔸شاگرد گفت: گمان میکنم اين کفشهای کارگرى است که در اين باغ کار میکند. بيا با پنهان کردن کفشها عکسالعمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم!
🔹استاد پاسخ داد: چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؛ بيا کارى که میگويم انجام بده و عکسالعملش را ببين! مقدارى پول درون آن قرار بده.
🔸شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول، مخفى شدند.
🔹کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همينکه پا درون کفش گذاشت، متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى، پولها را ديد.
🔸با گريه فرياد زد: خدايا شکرت! خدايی که هيچوقت بندگانت را فراموش نمیکنى.
میدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک میريخت.
🔹استاد به شاگردش گفت: هميشه سعى کن براى خوشحالىات ببخشى نه بستانی‼️
🔴 آیا حواسمان هست؟
🔸 از یک گورکَن پرسیدند: تو که با قبر، مرده و جنازه سر و کار داشتی عجیبترین چیزی که دیدی چی بود؟
🔹گورکن گفت: پنجاه ساله که گور میکَنم، مرده غسل میدم، اجساد زیادی رو کفن کردم و زیر خاک دفن کردم، ولی عجیبترین چیزی که دیدم خودم هستم.
🔸پنجاه ساله با همه چیزایی که دیدم هنوز باور نکردم من هم یه روز میمیرم‼️
*هر کس دل مؤمنى را شاد کند، خداوند در روز رستاخیز، او را بسیار دلشاد خواهد کرد.(امام صادق(ع))*
کانال واتس آپ
https://chat.whatsapp.com/E49fFWpy5uZ367mu8V6Uaj
ایتا
https://eitaa.com/andishkadehasrezohour
روبیکا
https://rubika.ir/andishkadehnahzatasrezohour