✍️در اعماق دشت پهناور، روستایی کوچک به نام "صالح آباد" جا خوش کرده بود. در میان اهالی این روستا، مردی به نام سروش زندگی می‌کرد که قلبی پر از فروتنی و روحی تشنه‌ی تعالی داشت. سروش خود را از دیگران ذلیل‌تر می‌دید و همواره در جستجوی فضیلت‌ها و کمالات بود. صبحگاهان، با طلوع خورشید، سروش راهی مزرعه بود و در دل مزارع، به کار و تلاش مشغول می‌شد. اما دستان پرمهر او، تنها در پی کشت گندم و برداشت محصول نبود، بلکه در جستجوی گوهرهای معرفت و حکمت نیز بود. سروش در خلوت خویش، به تأمل در هستی می‌پرداخت و با اشتیاق تمام، کتاب‌های علمی و اخلاقی را مطالعه می‌کرد. او بر این باور بود که هرچه بیشتر بداند و نیکوتر عمل کند، به خداوند متعال نزدیک‌تر خواهد شد. روزی مردی مغرور به مهرآباد آمد و با لحنی متکبرانه خود را از اهالی روستا برتر دانست. او با پوزخندی بر لب می‌گفت: "من از همه شما داناتر و کامل‌تر هستم. نیازی به آموختن ندارم، زیرا همه‌چیز را می‌دانم." سخنان این مرد مغرور، سروش را غمگین کرد. او با خود اندیشید: "چه غم‌انگیز است حال کسی که خود را برتر از دیگران می‌داند و از چشمه‌ی فیض الهی محروم می‌ماند." سروش تصمیم گرفت به مرد مغرور درس عبرتی بدهد. او با لحنی مهربان به او گفت: "دوست عزیز، هیچ‌کس کامل نیست و همه ما در حال یادگیری و پیشرفت هستیم. اگر بر این باور باشی که به دانایی کامل رسیده‌ای، از دریچه‌ی حقیقت دور خواهی شد و فرصت‌های گرانبهای زندگی را از دست خواهی داد." مرد مغرور با تمسخر به سروش گفت: "تو چه می‌دانی؟ من در بهترین دانشگاه‌ها تحصیل کرده‌ام و کتاب‌های زیادی خوانده‌ام. من از همه چیز آگاهم." سروش لبخندی زد و گفت: "دانش تو محدود به کتاب‌هاست، اما علم حقیقی فراتر از آن است. علم حقیقی نوری است که از درون انسان تابیده و او را به سوی کمال رهنمون می‌شود. این نور در قلب کسانی روشن می‌شود که اهل عمل به علم الهی باشند و همواره در جستجوی حقیقت باشند." مرد مغرور به سخنان سروش با دقت گوش می‌داد. گویی در اعماق وجودش، نوری روشن شده بود و تاریکیِ غرور را به روشنی معرفت تبدیل می‌کرد. از آن روز به بعد، مرد مغرور تغییر کرد. او از تکبر و خودخواهی دست کشید و به جمع مشتاقان علم و معرفت پیوست. او در کنار سروش به مطالعه و تهذیب نفس پرداخت و طعم شیرین حقیقت را چشید. داستان سروش و مرد مغرور، درس عبرتی برای همه ماست. هیچ‌کس نباید مغرورِ علم و دانش خود شود، زیرا همواره راهی برای ارتقا و تعالی وجود دارد. فروتنی و عطشِ یادگیری، کلیدِ دروازه‌های معرفت و کمال است. به یاد داشته باشیم که هر چه بیشتر بدانیم و نیکوتر عمل کنیم، به خداوند متعال نزدیک‌تر خواهیم شد و فیض الهی را در زندگی خود جاری خواهیم ساخت. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📱 آدرس سایت و شبکه‌های اجتماعی 🆔 @anwartohid_ir 🌐 www.anwartohid.ir ◉✿ ✿◉