:::کاش می‌شد بنویسم که حلالم بکنید::: :::ننویسم رفقا فکر به حالم بکنید::: :::کاش آن روز که روزی مرا می دادند::: :::بیشتر تذکره ی کرببلا می دادند::: :::همه رفتند و من از هجر تو هق هق کردم::: :::بخدا حضرت ارباب زغم دق کردم::: :::کاش همراه تمام رفقا می رفتم::: :::پابرهنه ز نجف کرببلا می رفتم::: :::خستگی در وسط راه چه لذت دارد::: :::زائرت در نظر فاطمه عزت دارد::: :::عاشق آن است که اسپند در آتش باشد::: :::هربلایی رسد از یار دچارش باشد::: :::جز غم عشق مگر غصه ی دیگر داریم::: :::قسمت این است که چون کوزه ترک برداریم::: :::در ازل با نفس عشق که بیدار شدیم::: :::ما به بین الحرمین تو گرفتار شدیم::: :::داغ داریم، نپرسید چرا تب داریم::: :::از ازل در دلمان روضه ی زینب داریم::: ... ... ...