#تجربه_من ۲۷۰
📌ظلم بزرگ...
۱۴ سالم بودم. اما نه نماز میخوندم و نه روزه میگرفتم. تا اینکه با دوستم آشنا شدم. حافظ ۶ جزء قرآن بود.
چند روز اول در حد صحبت های عادی با هم ارتباط داشتیم تا اینکه خدا، مهر من و دوستم رو به دل هم نشوند.☺️☺️
یک سال از دوستی ما گذشت و من احکام رو از ایشون یاد گرفتم. طرز صحیح وضو گرفتن و... (خلاصه مدیونشم.)😘😘
کم کم صحبت های ما، در مورد داشتن خواهر و برادر شروع شد. هم دوستم تک فرزند بود، هم من یعنی یه جورایی همدرد بودیم.🤕🤕
دوستم عازم سفر کربلا شد، اونم در اربعین که افتخار کمی نبود. اون یک هفته تنها بودم و واقعا هم سخت گذشت.😔😔
بعد از سفر اربعین، چند ماهی بود دوستم میگفت یه خبری برات دارم که فلان ماه بهت میگم. منم کنجکاو شدم و هی ازش سوال می کردم.🤔🤔
تا اینکه یه روز بهم گفت امام حسین علیه السلام دعاش رو اجابت کرده و خواهر کوچولوش چندماه دیگه به دنیا میاد.😍😍
منم دلم بچه میخواست و خیلی تنها و افسرده بودم. چند ماه هم دچار افسردگی شدید شدم که با کمک مادرم بهتر شدم. خلاصه دست به دامن مادر و پدر شدم اما هیچ جوره راضی نمیشدن
دوستم به من چندتا نذر یاد داد و گفت اینها رو امتحان کن، شاید جواب داد. همه در ها رو زدم اما نشد که نشد یک سال گذشت، دو سال گذشت و حالا سومین سال انتظار منِ و دریغ از یک خواهر یا برادر🙁🙁
اما حالا پیام هاتون رو مدام برای مادرم میخونم. بلاخره راضی شدن تا برام بچه بیارن و من خییییلی خوشحالم😍😍
از همین جا به همه ی پدر و مادر ها میگم که بزرگترین ظلمی که میتونین در حق بچه ها تون بکنید اینه که اونا رو از وجودِ نعمت خواهر و برادر محروم کنید و این واقعا گناهه، تک فرزندی خیلی سخته، سخت...
برای اینکه به خواستم برسم، یه صلوات برام میفرستید؟🙏🙏
#فرزندآوری
#آسیبهای_تک_فرزندی
🆔
@asanezdevag