. در جنگ ها هرکس تو را تا دید، برگشت از مرگ با تیغ تو می ترسید، برگشت در اوج کفر آمد به دیدار تو هرکس در رتبه های عالی از توحید برگشت باید که از انگشتر و شمشیر پرسید از پیشگاه تو کسی نومید برگشت؟ از یک درخت فضل تو یک حبّه انگور پیغمبر از عرش الهی چید، برگشت یک ذره از شان تو در افلاک رو شد روزی که با فرمان تو خورشید برگشت چشمی که در وجه الهی تو شک داشت آمد به دیدار تو، بی‌تردید برگشت خوشبخت آن شعری که آمد محضر تو خوشبخت تر شعری که شد تایید، برگشت ____________________________ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab