💜به نام خدای مهربون💜 ⛰کوهنوردی🏔 پنج شنبه شب بود ومائده ومحمدومامان وبابادورهم نشسته بودن وصحبت میکردن👨👩👧👦باباگفت بچه هایه میشنهاددارم موافقید فرداصبح زودبریم کوهنوردی⛰مائده ومحمد باگفتن هورااااموافقت شون رواعلام کردن وباباگفت حالاکه قرارشدبریم کوه بهتره که شماهم زودبخوابید تاموقع کوهنوروی کسل وخواب الودنباشید😌😌بچه هاگفتن چشم ورفتن تابرای خوابیدن اماده بشن 😘😘 صبح زود بابابچه هاروازخواب بیدارکرد ومائده ومحمدباخوشحالی ازخواب بیدارشدندوبعدازخوندن نمازراه افتادند🌄🌄مامان هم وسایل صبحانه رواماده کرده بودوداخل سبدگذاشته بود☕️🍪همینطوری که ازکوه میرفتن بالا باباگفت بچه هاطلوع خورشیدروببینید که چقدرزیباست🌝🌝مائده گفت اره باباجون خیلی قشنگه من تاحالاطلوع خورشیدروندیده بودم😂😂مامان گفت بچه هامیدونیدچراخدای مهربون کوه روروی زمین قرارداده محمدگفت نه مامان تاحالابهش فکرنکرده بودم میشه برامون توضیح بدی⛰⛰مامان گفت ↩️خداوند کوههاروبرای ارامش زمین افریده وکوههامیخ های روی زمین هستن وزمین روازلرزش نگه میدارنددهمچنین برف هاروی کوههامی نشینندوروی قله هاباقی می مونندوموقعی که هواگرم میشه این برفهااب میشن وچشمه هابوجودمیان وازبهم پوستن چشمه هارودهای بزرگ تشکیل می شوند↪️درکوهها گیاهان وداروهای گیاهی می رویند 🌿🌱🌴مردم ازسنگ کوههابرای خودشون خونه درست میکنن🏡🏡❌❌خداوند معدن های زیادی درکوههامثل معدن گچ ،طلا،مس و.....قرارداده که مردم درخونه سازی وساختن وسایل زینتی ازاونهااستفاده میکنن ❌مائده گفت واااای مامان جون من تاحالانمیدونستم کوههاانقدربرای مفیدوباارزش هستن😔😔محمد💁♂💁♂گفت مامان ، مائده بیاید من یه غارپیداکردم باباگفت کوهنوردهابرای درامان ماندن ازحمله حیوانات وحشی میرن داخل غارهاوجلوی غارهااتش روشن میکنن که حیوانات درنده به اونهانزدیک نشن🐕🐆🐆مامان گفت هوادیگه داره گرم میشه بهتره که اروم اروم بریم پایین وقتی به پایین کوه رسیدن مامان سفره روانداخت وهمگی دورهم صبحانه خوردن 😄😄وقتی سوارماشین شدند مائده گفت باباجون ازاینکه امروزمارواوردی کوهنوردی ازت ممنونیم🙏🙏 هم ورزش کردیم وهم مطالب خیلی خوبی یادگرفتیم محمدگفت روزخوبی بود بمن که خیلی خووووش گذشت😀😀 (مامان محدثه) https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون