✨﷽✨ ♦ سيدالمظلومين إنَّ أعرابِيّا أتى أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام وهُوَ فِي المَسجِدِ ، فَقالَ : مَظلومٌ ! قالَ : اُدنُ مِنّي . فَدَنا ، فَقالَ : يا أميرَ المُؤمِنينَ مَظلومٌ ! قالَ : اُدنُ . فَدَنا حَتّى وَضَعَ يَدَيهِ عَلى رُكبَتَيهِ ، قالَ : ما ظُلامَتُكَ ؟ فَشَكا ظُلامَتَهُ . فَقالَ : يا أعرابِيُّ أنَا أعظَمُ ظُلامَةً مِنكَ ؛ ظَلَمَنِي المَدَرُ وَالوَبَرُ ، ولَم يَبقَ بَيتٌ مِنَ العَرَبِ إلّا وقَد دَخَلَت مَظلِمَتي عَلَيهِم ، وما زِلتُ مَظلوما حَتّى قَعَدتُ مَقعَدي هذا 📚الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص۱۸۰ عربی در مسجد بر امیرمؤمنان علیه السلام وارد شد و فریاد زد: من مظلومم! حضرت به او فرمودند: جلو بیا! مرد عرب جلو آمد، امام فرمود: چه می گویی؟ عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! من مورد ظلم واقع شده ام. حضرت فرمودند: باز هم جلو بیا! مرد عرب جلو آمد، به قدری که حضرت دست خود را روی زانوی او گذاشت و فرمود: چیست آن ظلمی که بر تو شده است؟ آن مرد عرب از ظلمی که بر او شده بود، شکایت کرد، پس حضرت فرمودند: اما من از تو بیش تر مورد ظلم قرار گرفته ام؛ زیرا اندازۀ خاک ها و موهای حیوانات به من ظلم شده است. خانه ای در عرب نیست؛ جز این که مظلمۀ من بر آن هاست. من همیشه مظلوم بوده ام، حتی تا الان که اینجا نشسته ام 🆔 ارتقاي دانش اصولي https://eitaa.com/joinchat/1984889044Cd422e90fde