#تلنگر
زن و شوهر جوانی که تازه ازدواج کرده بودند برای تبرک و گرفتن نصیحتی از پیر دانا نزد او رفتند.
پیرمرد دانا به حرمت زوج جوان از جا برخاست و آنها را کنار خود نشاند؛ او از مرد پرسید: تو چقدر همسرت را دوست داری!؟
مرد جوان لبخندی زد و گفت: تا سرحدِ مرگ او را میپرستم! و تا ابد هم چنین خواهم بود!
سپس از زن جوان پرسید: تو چطور! به همسرت تا چه اندازه علاقه داری!؟
زن از روی شرم تبسمی کرد و گفت: من هم مانند او تا سرحدِ مرگ دوستش دارم و تا زمان مرگ از او جدا نخواهم شد و هرگز از این احساسم نسبت به او کاسته نخواهد شد.
پیر عاقل تبسمی کرد و گفت: «بدانید که در طول زندگی زناشویی شما لحظاتی رخ میدهند که از یکدیگر تا سرحد مرگ متنفر خواهید شد و اصلاً هیچ نشانهای از علاقه الانتان در دل خود پیدا نخواهید کرد.
در آن لحظات، حتی حاضر نخواهید بود که یک لحظه چهرهی همدیگر را ببینید.
اما در آن لحظات عجله نکنید و بگذارید ابرهای ناپایدار نفرت از آسمان عشق شما پراکنده شوند و دوباره خورشیدِ محبت بر کانون گرمتان پرتوافکنی کند.
در این ایام اصلاً به فکر جدایی نیافتید و
بدانید که "تا سرحدِ مرگ متنفر بودن" تاوانی است که برای "تا سرحد مرگ دوست داشتن" میپردازید. 👌🌸
عشق و نفرت دو انتهای آونگ زندگی هستند که اگر زیاد به کرانهها بچسبید، این هردو احساس را در زندگی تجربه خواهید کرد.
✨
@avayeqoqnus✨