.
حکیمی از شخصی پرسید: "روزگار چگونه است؟"
شخص با ناراحتی گفت: "چه بگویم امروز از گرسنگی مجبور شدم کوزه سفالی که یادگار سیصدساله اجدادیم بود را بفروشم و نانی تهیه کنم."
حکیم گفت: "خداوند روزی ات را سیصدسال پیش کنارگذاشته و اینگونه ناسپاسی می کنی؟"
#حکایت
✨
@avayeqoqnus ✨