غریب و بیکس
تا کی غریب و بیکس و تنها بمانم؟
چون تک درختی در دل صحرا بمانم
بگذار تا بار سفر بربندم ای دوست!
دیگر نمیخواهم در اینجا جا بمانم
گشتی تو و گشتم من و پیدا نگشتی
جانا! نمیخواهم که ناپیدا بمانم
ای کاش! گیری دستم امروز از سر مهر
معلوم هست آیا که تا فردا بمانم؟
من با تو میخواهم بچرخم زیر یک چتر
در کوه و دشت و در دل دریا بمانم
گر باب میل ما نمیچرخد زمانه
من با تو در گرما و در سرما بمانم
گر شیشهی قلبم شکست از سنگ گردون
من پای عهدم، همچنان یارا! بمانم
#محمد_رضا_قاسمیان
#آوا_سرکار_خانم_ترنم
#شعر_سه_نقطه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۲۴